بازبینی برای گناهکاران ما دعا کنید – مبارزان ایرلندی که مورد آزار وحشیانه کلیسا قرار گرفتند | فیلم

منسیناد اوشی، فیلمساز و روزنامه نگار ثروتمند، داستانی گیرا و الهام بخش درباره شهر زادگاهش ناوان در کو میث دارد، و آن را به طرز شگفت انگیزی بیان می کند، با افراد درگیر صحبت می کند، با تاریخ درگیر می شود، درام را ارائه می دهد و طعنه زدن و پیچیدگی ها.

اوشی با مردمی صحبت می کند که در دهه های 60 و 70 در برابر سوء استفاده از کلیسا ایستادگی کردند، در زمانی که به چالش کشیدن مقامات کاتولیک غیرقابل تصور به نظر می رسید. در حال حاضر به سختی می توان کسی باقی بماند که چیزی در مورد کنار آمدن ایرلند با سوء استفاده تاریخی تصویب شده توسط کلیسا و رفتار آن با زنان جوان باردار در خانه های وحشیانه مادر و نوزاد و رختشویخانه های Magdalene، موضوع فیلم ها، نداند. مانند فیلومنا اثر استیون فریرز و خواهران مجدلیه اثر پیتر مولان. اینها کارگاه های شرمساری یا شاید پالایشگاه هایی بودند که در آن احساس گناه و ترس به عنوان سوختی برای حکومت دینی استخراج می شد. مدارس همان بود، با ضرب و شتم های بی وقفه شان، که توسط مردان مجردی که البته در سال های شکل گیری خود مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودند و خود را تحقیر کرده بودند، انجام می شد: تئاتر ظلم و ستم که در آن مجازات اصلی بود. (انگلستان چیزی برای دلخوری ندارد: ما معلمانی داشتیم که به دلایلی که شاید نمی توانستند برای خودشان توضیح دهند، به طور معمول در مقابل کودکان دیگر به کودکان حمله می کردند.)

اوشی به کابوس نوزادان مرده ای که مخفیانه در محوطه خانه مادر و نوزاد دفن شده بودند باز می گردد. او نشان می‌دهد که این نتیجه سنگدلی و بی‌کفایتی است، بلکه چیزی حتی بدتر است. همه نوزادان را نمی‌توانستند به فرزندخواندگی بپذیرند، مقامات هیچ اشتیاق زیادی برای نگهداری انبوهی از نوزادان در حال رشد نداشتند و صراحتاً از وحشت و اندوه مرگ و میر نوزادان راضی بودند که بخشی از مجازات زنان جوان باشد.

اما در نوان عده ای در مقابل همه اینها ایستادند. اوشی با دکتر مری رندلز صحبت می کند که به همراه همسرش (حالا متأخر) دکتر پدی رندلز اولین کلینیک تنظیم خانواده را در ایرلند خارج از دوبلین در ناوان تأسیس کردند و هنگامی که پسر جوانی به نام نورمن موری با شرارت رفتار کرد مستقیماً به برادران مسیحی شکایت کرد. فقط به خاطر استفاده از دست چپش برای نوشتن، پس از شکسته شدن دست راستش در اثر سقوط، کتک خورد. در اینجا با موری مصاحبه می‌شود و وقار، شجاعت و فروتنی‌اش مانند همه مصاحبه‌شونده‌های دیگر تکان‌دهنده است – به‌ویژه زنانی که به زور وارد این مؤسسات شدند، اما نوزادانشان به‌طور شگفت‌انگیزی به دلیل مداخله بی‌باک رندل به آنها بازگردانده شد.

هنگامی که مقامات با تحقیر شکایت رندل در مورد تنبیه بدنی را رد کردند، او سعی کرد داستان را به روزنامه های ایرلندی که حاضر به لمس آن نبودند، ببرد. سرانجام روزنامه بریتانیایی نیوز ورلد این داستان را در دو بخش و سپس NBC نیوز آمریکا منتشر کرد. اما هیچ کس در ناوان آیتم تلویزیونی را ندید و در مورد اخبار جهان، افسانه این است که کشیش ها اطمینان حاصل کردند که هیچ نسخه ای از نیمه دوم در روزنامه فروشی های ناوان حمل نشود.

همه اینها تقریباً به طور قطع با همدستی، یا حتی با دستور کشیش پویا و مورد تحسین ناوان، پدر اندی فارل، مردی با کاریزمای جان اف کندی جوان انجام شد. فارل از جهاتی شخصیتی مترقی بود که با شور و شوق در مورد مسیحیت به عنوان سوسیالیسم در عمل صحبت می کرد. اما او همچنین در سیاست جنسی مرتجع بود و با راکت مادر و نوزاد تبانی می‌کرد، هرچند احتمالاً با دلی سنگین. فیلم اوشی با ارزیابی متفکرانه و ظریف از این شخصیت مهم به پایان می رسد.

تنبیه بدنی در نهایت در سال 1982 غیرقانونی شد، اگرچه لباسشویی ها تا سال ها پس از آن به شکل رو به کاهشی ادامه دادند. ملت ایرلند اکنون بسیار متفاوت است، اما اوشی نشان می دهد که این تغییر اجتناب ناپذیر نبود، بلکه تأثیر مخالفان شجاع بود.

دعا برای گناهکاران ما در تاریخ 21 آوریل در سینماهای ایرلند اکران می شود.