مدل کسب و کار BuzzFeed News به گرد و غبار تبدیل شد زیرا آنها همیشه در هوس غول های فناوری جیوه بودند | جیمز هنسی

اعلام مرگ BuzzFeed News در هفته گذشته بر خلاف دوره بسته شدن رسانه ها و اخراج کارکنان در دهه گذشته بود. به یک معنا، نشان دهنده مرگ یک دوره کامل بود.

BuzzFeed News که در سال 2011 راه‌اندازی شد، قالبی را تصور می‌کرد که ویروس‌پذیری شدید و تمرکز رسانه‌های اجتماعی بی‌امان نشریات بومی دیجیتال را با گزارش‌های جدی از ماست‌هدهای اصلی تلفیق کند. شرط این بود که فواره بی پایان سایت از آزمون‌های هری پاتر، داستان‌های خبری ویروسی، شایعات مشهور و گیف‌های فرهنگ پاپ می‌تواند به یک عملیات خبری جدی کمک مالی کند، که به نوبه خود اعتبار واقعی را به BuzzFeed به عنوان یک کل می‌بخشد.

زمان بندی عالی بود رسانه‌های قدیمی که پس از بحران مالی از قبل متزلزل شده بودند، به طور فزاینده‌ای خود را در اختیار فیس‌بوک و گوگل قرار می‌دادند که توزیع محتوا و صنعت تبلیغات را به نفع خود تغییر داده بودند. تازه‌کارهای دیجیتالی مانند BuzzFeed، Mashable و Business Insider خود را برای بهره‌گیری از همین روندها ساخته بودند و در نتیجه سهم غالبی از چشم‌های هزاره را به دست آورده بودند.

ناگهان، BuzzFeed News و لشگری از مقلدین – که با سرمایه‌گذاری‌های سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز و به ظاهر بی‌پایان مخاطبان فیس‌بوک جذب شده بودند – بازی‌های مهمی را وارد دنیای گزارش‌های خبری واقعی کردند. شکستن داستان‌ها به چپ و راست و بسته‌بندی ماهرانه آنها برای مخاطبان بسیار آنلاین. در آن روزهای پر هیاهو، حتی می‌توانستید تصور کنید که من می‌توانم چیزبرگر یک میز امنیت ملی باز کند.

دشوار است که ترس از حمله BuzzFeed به اخبار سختی که در میان گارد قدیمی رسانه ها افتتاح شده است را دست کم بگیریم. در سال 2014، نیویورک تایمز یک گزارش داخلی «وحشتناک» را منتشر کرد که زنگ هشداری را در مورد مبارزات این روزنامه برای انطباق با انقلاب دیجیتال روزنامه‌نگاری به صدا درآورد، که در آن 22 بار به BuzzFeed اشاره شد. (درست است، وجود این گزارش برای اولین بار توسط BuzzFeed شرح داده شد.) حتی مشهورترین برندهای خبری خود را برای توزیع دنبال می کنند. حتی نیویورک تایمز هم لیست می‌کرد!

در طول سال‌ها، شکاف‌هایی در مدل BuzzFeed ظاهر شد. چشم انداز بزرگ یک سازمان خبری جدی که به طور نامطمئنی در بالای فروشگاه محتوای ویروسی متعادل شده بود، همیشه چالش برانگیز بود و این شرکت ساخت یک تجارت پایدار را به طور فزاینده ای دشوار می یافت. تزریق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر کافی نبودند، و کمکی نکرد که تبلیغ‌کنندگان BuzzFeed از اینکه محتوای آنها در کنار آزمون‌های سرگرم‌کننده اجرا می‌شد، بسیار خوشحال‌تر از مثلاً افشاگری کوین اسپیسی بودند.

مشکل دیگر استعداد بود. در حالی که BuzzFeed به عنوان یک انکوباتور برای برخی از خبرنگاران جوان ماهر و با چشمانی دقیق به دنیای آنلاین و گزارش های کلاسیک عمل می کرد، برای نشریات قدیمی روشن شد که آنها می توانند به سادگی … آنها را غیرقانونی کنند. و همین‌طور هم شدند: در چند سال گذشته نسلی از واندرکاندها از دنیای BuzzFeed News فارغ‌التحصیل شده‌اند و وارد کسب‌وکارهای خبری قدیمی‌ای شده‌اند که زمانی برنامه‌ریزی شده بود سرنگون شود.

اما داستان بزرگ‌تر در اینجا داستانی است که تا حد زیادی خارج از کنترل BuzzFeed است. این شرکت، در کنار سایر استارتاپ‌های رسانه‌های دیجیتال در عصر خود، سهم خود را با فیس‌بوک به‌شدت انجام داد. این مدل جدید توزیع را از صمیم قلب پذیرفت که ناشران قدیمی را بسیار ترسانده بود، موج‌های ترافیک ایجاد شده توسط فیس‌بوک و سایر برنامه‌های اجتماعی مانند اسنپ چت را که در یک نقطه جاه‌طلبی‌های مشابهی را برای تبدیل شدن به یک پلتفرم خبری نشان می‌داد.

این تا زمانی که این کار را نکرد، بسیار خوب کار می کرد. در حالی که مارک زاکربرگ زمانی محتوای خبری را راهی عالی برای کاهش اعتبار پلتفرم فیسبوک و تعامل کاربران می‌دانست، رسوایی‌های فزاینده در نهایت آن را به یک مسئولیت سیاسی جدی تبدیل کرد. تبر پایین آمد. همانطور که وارن بافت می گوید: تنها زمانی که جزر و مد از بین می رود، می آموزید که چه کسی برهنه شنا کرده است. BuzzFeed خیلی بیشتر از Facebook به BuzzFeed نیاز داشت.

BuzzFeed News در نهایت قربانی این رابطه کج‌رو است. این شرکت هرگز برای کاهش ترافیک رسانه‌های اجتماعی یک کسب‌وکار اشتراک ایجاد نکرد، و مدل آن در صنعتی که از دلارهای تبلیغات رسانه‌های اجتماعی به سمت دیوارهای پرداخت و روابط پولی مستقیم قدیمی با خوانندگان روی می‌آورد، کمتر و کمتر معنا پیدا می‌کرد.

به احتمال بسیار زیاد ما BuzzFeed News و امثال آن را نه به عنوان اخلالگران انقلابی در صنعت که زمانی تصور می شد به خاطر می آوریم، بلکه به عنوان یک وقفه ده ساله به هوی و هوس غول های تکنولوژی معروف جیوه ای که به طور خلاصه به آنها پیشنهاد حمایت کردند.

اما این ماهیت تجارت خبری است. کاری که BuzzFeed News با موفقیت انجام داد، تغییر شیوه گزارش‌دهی اخبار برای عصر دیجیتال بود و با موفقیت شکاف بین آنچه در زندگی واقعی اتفاق می‌افتاد و آنچه در فضای آنلاین اتفاق می‌افتد را پر کرد. این به تربیت نسلی از روزنامه‌نگاران کمک کرد که به طور ذاتی درک کنند که این دو جهان چگونه می‌توانند با یکدیگر صحبت کنند، و طنین این درک برای مدتی از طریق رسانه‌ها احساس خواهد شد.

این میراث نهایی BuzzFeed News خواهد بود، حتی اگر مدل تجاری آن به گرد و غبار تبدیل شود.

  • جیمز هنسی یکی از مجریان پادکست Down Round است و The Terminal را که یک خبرنامه درباره فرهنگ فناوری است می نویسد.