“همه چیز از بین رفته است”: تمام روستاهای هندی در خشونت قومی سوختند | هند

جاده هیروکلند صاف و تازه ساخته شده است، با تابلویی که آن را بخشی از طرح توسعه دولت هند اعلام می کند. اما خشونت قومی خود روستا را به چیزی بیش از خاکستر در حال دود کردن تبدیل کرده است.

ساناتومبا از میان ویرانه‌های خانه خواهرش در ایالت مانیپور در شمال شرقی این کشور، تلاش کرد تا هر چیزی با ارزش را نجات دهد، اما تنها توانست یک چهارپایه سنتی را بازیابی کند.

این جوان 20 ساله گفت: «اینجا قبلا آشپزخانه خواهرم بود. «این اتاق او بود و تلویزیونش را آنجا نگه داشت، یخچال را آنجا نگه داشت المیرا (کمد) برای لباس وجود دارد. اما اکنون همه چیزهایی که او با شوهر، چهار فرزند و سایر اعضای خانواده اش به اشتراک گذاشته بود برای همیشه از بین رفته است.

ان بیرن سینگ، وزیر ارشد ایالت مانیپور، گفته است که در درگیری میان اکثریت مردم میتی که اکثراً هندو هستند و قبیله کوکی عمدتاً مسیحی، حدود 230 نفر زخمی و 1700 خانه سوختند.

هزاران سرباز برای بازگرداندن نظم مستقر شده اند، در حالی که حدود 35000 نفر از ساکنان خانه های خود را ترک کرده اند تا از کمپ های موقتی برای آوارگان محافظت کنند.

خواهر و برادر ساناتومبا در میان آنهاست. آنها کوکی هستند و او مطمئن است که او و خانواده اش هرگز نمی توانند برگردند. او در حالی که دست‌ها و پاهایش در دوده پوشیده شده بود، گفت: «او به من گفت که بیام اینجا و دنبال هر چیزی که می‌توانم پیدا کنم بگرد».

بقیه روستا نیز به سرنوشت مشابهی دچار شدند، سه شهرک آن مملو از درهای شکسته، مخازن آب سوخته و تنه های فلزی که به اجبار باز شده بودند.

ساناتومبا در میان بقایای خانه خواهرش که در جریان درگیری‌های قومی به آتش کشیده شد.
ساناتومبا در میان بقایای خانه خواهرش که در جریان درگیری‌های قومی به آتش کشیده شد. عکس: آرون سانکار/ خبرگزاری فرانسه/ گتی ایماژ

کلیسای مرتفع روستا، یک ساختمان مدرسه و حتی یک درخت جک فروت توسط مهاجمان به آتش کشیده شد.

ساناتومبا گفت که مهاجمان گاو و طیور ساکنان را دزدیدند. «آن حیواناتی را که نتوانستند زنده ببرند، کشتند و به عنوان گوشت بردند. من از مردم میتی می ترسم.»

ایالت‌های دوردست شمال شرقی هند – که بین بنگلادش، چین و میانمار قرار گرفته‌اند – مدت‌هاست که تنش‌ها بین گروه‌های قومی مختلف بوده است.

.

جرقه آخرین درگیری قومی اعتراضی نسبت به طرح هایی بود که برای دادن وضعیت «قبیله برنامه ریزی شده» به مییتی صورت گرفت. شکلی از اقدام مثبت برای مبارزه با نابرابری ساختاری و تبعیض، این طبقه بندی سهمیه های تضمینی مشاغل دولتی و پذیرش در کالج را به آنها می دهد.

رهبران جامعه اقلیت تپه می گویند که جامعه میتی نسبتاً از وضعیت مالی خوبی برخوردار است و اعطای امتیازات بیشتر به آنها ناعادلانه خواهد بود. میتی ها می گویند که از سهمیه های استخدامی و سایر مزایا برای افراد قبیله محافظت می شود.

خشونت در پایتخت منطقه، ایمفال، و جاهای دیگر آغاز شد و معترضان خودروها و ساختمان ها را به آتش کشیدند. به گفته روستاییان، اوباش میتی مسلح به تفنگ و قوطی های بنزین سپس به شهرک های کوکی در تپه ها حمله کردند.

به گفته یکی از افسران ارتش، مقامات نگران هستند که حملات تلافی جویانه بیشتری وجود داشته باشد، «زیرا هر دو جامعه سلاح انباشته کرده اند».

“آیا مطمئن هستید که هیچ کدام از شما سلاحی ندارید که بخواهید تسلیم کنید؟” یک افسر ارشد روز دوشنبه از یک گردهمایی کوکی در دهکده ای خارج از ایمفال پرسید.

یک سرباز یک کلیسای سوخته در منطقه سناپاتی، ایالت مانیپور را بازرسی می کند.
یک سرباز یک کلیسای سوخته در منطقه سناپاتی، ایالت مانیپور را بازرسی می کند. عکس: آرون سانکار/ خبرگزاری فرانسه/ گتی ایماژ

او افزود: «جامعه دیگر قول داده است که اگر شما هم این کار را انجام دهید، سلاح های خود را تسلیم خواهند کرد». من از شما می‌خواهم این موضوع را در نظر بگیرید، زیرا به هیچ یک از جوامع کمکی نمی‌کند که این سلاح‌ها را در گردش داشته باشند.»

هیچ یک از مخاطبان عمدتاً مرد این کار را نکردند.

Thanglallem Kuki، 32 ساله، معلم یک مدرسه خصوصی، از بالای یک تپه تماشا می کند که روستای کاموچینگ مورد حمله قرار گرفته و در آتش سوخته است، و دو شب را در جنگل گذرانده است، قبل از اینکه نجات یابد و به اردوگاه ارتش منتقل شود.

او گفت که اوباش میتی از خانه به خانه می رفتند و اشیاء قیمتی، وسایل الکترونیکی، سیلندرهای گاز پخت و پز و حتی تشک ها را بازیابی می کردند و غارت خود را در وسایل نقلیه بار می کردند.

«بعد از آن خانه‌ها را سوزاندند و خانه‌ای را به خانه‌ای دیگر می‌سوزانند. برای اولین بار که خانه ها را به آتش کشیدند، چند خانه را نسوخته رها کردند و بعد از دو روز دوباره هجوم بردند و آن را کاملا سوزاندند.»

او گفت که چیزی از او باقی نمانده بود. ما با دل شکسته نگاه می‌کردیم و گریه می‌کردیم و خانه‌هایمان را که با درماندگی و بی‌امید در حال سوختن به خاکستر می‌شدند نگاه می‌کردیم.»