ساختن یک رایانه شخصی بازی پر زحمت و فروتنانه است – نمی توانم صبر کنم تا دوباره آن را انجام دهم | بازی ها

نهفته آینده من قصد دارم یک کامپیوتر مخصوص بازی بسازم. من قبلاً یک بار این کار را انجام داده‌ام و مقاله‌ای در مورد این که این فرآیند چه کابوس‌باری بود نوشتم – اگرچه مشخص شد که مشکل مربوط به حافظه USB است که برای نصب وصله به‌روزرسانی مادربرد استفاده می‌کردم و … خوب، من را شروع نکنید. موضوع این است که من متوجه شدم زیرا وقتی شما تا زمانی که من بازی‌های PC را انجام داده‌اید، می‌دانید که کشف مسائل فنی بخش کلیدی تجربه است.

در حالی که کنسول‌های بازی همیشه تجربه‌ای خالص از Plug-and-Play بوده‌اند، بازی‌های PC قطعاً چنین نبوده‌اند. وقتی در اوایل دهه 1990 شروع به نواختن کردم، آنها روی چندین فلاپی دیسک آمدند – The Secret of Monkey Island روی هشت قرار داشت – و شما مجبور بودید آنها را در داخل و خارج از درایو عوض کنید، مانند غذا دادن به یک ربات حریص. نه اینکه لزوماً در آن زمان بازی های کاملی خریداری کرده باشید. من اولین بار Wolfenstein 3D را زمانی بازی کردم که دوستم اولین دو سطح را روی دیسک جلد مجله رایگان دریافت کرد. به این ترتیب بازی‌های زیادی توزیع شدند – مدل معروف نرم‌افزار اشتراک‌گذاری. زمانی که نمونه را بازی کردید، قرار بود با ناشر تماس بگیرید تا بازی کامل برای شما ارسال شود. در آن زمان افراد نسبتا کمی اینترنت داشتند، بنابراین به عنوان یک مدل توزیع، بسیار منطقی بود. شایعه شده است که یک بار نسخه‌های بیشتری از نسخه اشتراک‌افزار Doom (تصویر زیر) روی رایانه‌های شخصی نسبت به نسخه‌های مایکروسافت ویندوز 95 وجود دارد. با اشتراک‌افزار و بازی‌های کوچک دامنه عمومی.

در روزهای قبل از ویندوز 95، اکثر بازی‌ها روی MS-DOS اجرا می‌شدند و شما مجبور بودید آنها را با استفاده از یک رابط خط فرمان برای وارد کردن اعلان‌های DOS نصب کنید – بله، شما تایپ شده به رایانه خود وارد شوید تا آن را به انجام کارهایی بسپارید! سپس بازی های مختلف شما را ملزم به مدیریت انواع مختلف حافظه و ایجاد دیسک های بوت با فایل های سفارشی autoexec.bat و config.sys می کردند. اوه و شما مجبور بودید درایورهای صدا و کارت گرافیک خود را به طور پیچیده پیکربندی کنید، معمولاً از طریق یک آبشار بی پایان از منوهای گزینه. وقتی ویندوز محبوب‌تر شد، همه چیز گیج‌کننده‌تر شد، زیرا همه برنامه‌نویس‌های بازی کاملاً در کار نبودند. من هنوز یک کپی از Colonization کلاسیک 1994 دارم، که در دفترچه راهنمای آن آمده است: «این بازی تحت ویندوز مایکروسافت آزمایش نشده است. بنابراین پیشنهاد می کنیم از آن با ویندوز استفاده نکنید. احتمال اینکه این دو با هم کار نکنند بسیار خوب است.» این به عنوان پشتیبانی فنی در اواسط دهه 90 به حساب می آمد.

وقتی ویندوز 95 پایدارتر شد، همه چیز شروع به تغییر کرد. مایکروسافت فناوری Direct X خود را راه اندازی کرد، گروهی از برنامه های کاربردی که برای استانداردسازی نحوه توسعه و اجرای بازی ها در رایانه های شخصی طراحی شده اند. اما در واقع خیلی ساده تر نشد. در عوض، کارت‌های شتاب‌دهنده گرافیک سه‌بعدی مانند 3Dfx و PowerVR وارد شدند و ما مجبور شدیم مجموعه جدیدی از پارادایم‌های سازگاری و عملکرد هیجان‌انگیز را یاد بگیریم. و حتی در دوره جدید سی‌دی‌رام‌ها، که اطلاعات بسیار بیشتری نسبت به فلاپی دیسک‌ها ذخیره می‌کردند، هنوز مشکلاتی در مورد چندین دیسک وجود داشت. متأسفانه، توسعه دهندگان شروع به پر کردن آنها با کلیپ های ویدئویی و صداهای با کیفیت سی دی کردند و شور و شوق “فیلم های تعاملی” را به وجود آوردند. بازی ماجراجویی فراطبیعی Phantasmagoria روی هفت سی دی آمد! هفت! دیوانه کننده بود.

نسخه اصلی Doom که در سال 1993 برای PC منتشر شد.
نسخه اصلی Doom که در سال 1993 برای PC منتشر شد. عکس: نرم افزار id

چیزی که می‌خواهم بگویم، گیمرهای رایانه شخصی است دارند قلع و قمع کردن، و این همیشه بوده است. این یک نوع رابطه متفاوت از گیمرهای کنسول است. حتی قبل از اینکه اولین رایانه شخصی خود را بسازم، در مورد ساختار اصلی دستگاه می دانستم – نقش مادربرد به عنوان نوعی مرکز عصبی، CPU به عنوان مغز، سپس حافظه سیستم، هارد دیسک، پردازنده گرافیکی. من می دانستم که آنها چگونه با هم کار می کنند، می دانستم چگونه درایورها را نصب کنم. من مخفیانه این روند را دوست دارم، حتی اگر اغلب خسته کننده است. من رفاقتی را که بین گیمرها ایجاد می‌کند دوست دارم، زیرا آنها ناامیدانه تلاش می‌کنند تا ناسازگاری‌های سخت‌افزاری یکدیگر را حل کنند. من دوست دارم که مردم به طور باورنکردنی روی ساخت و سازهای خود و صنایع دستی آنها سرمایه گذاری می کنند، مانند متعصبان اتومبیل، یا خبره های شراب.

حتی در حال حاضر، وقتی فروشگاه‌های دیجیتالی مانند Steam و Epic برای مدیریت و ساده‌سازی فرآیند داریم، گیمرهای رایانه شخصی هنوز باید دست خود را کثیف کنند. شما باید پارامترهای عملکرد هر عنوان جدید را به گونه ای پیکربندی کنید که با ساخت رایانه شخصی شما هماهنگ باشد. آیا دستگاه شما از نورپردازی با دامنه دینامیکی بالا پشتیبانی می کند؟ آیا می تواند یک بازی جدید را با کیفیت 4K اجرا کند؟ آیا ردیابی پرتوی سوئیچینگ در حال انجام است که همه چیز را تا حد خرد کند می کند؟

دانستن محدودیت‌های ماشینی که ساخته‌اید (یا با زحمت از سایتی که آن‌ها را برای شما می‌سازد سفارش داده‌اید)، کمی در مورد پیچیدگی فرآیند توسعه بازی به شما می‌آموزد – چگونه گاهی اوقات، همه چیز کار نمی‌کند و ممکن است یک میلیون وجود داشته باشد. دلایل چرا برعکس، همین میزان اندک دانش فنی، دارندگان رایانه شخصی را نیز به مصرف‌کنندگانی فوق‌العاده سخت‌گیر و خواستار تبدیل می‌کند. سال گذشته شاهد بودیم که چندین ناشر بزرگ با ساخت رایانه‌های شخصی آخرین عناوین خود دست و پنجه نرم می‌کردند – The Last of Us، Forspoken، Star Wars Jedi: Survivor و Redfall اخیر، همگی نسخه‌هایی برای رایانه شخصی داشتند که با اشکالات و مشکلات عملکرد نفرین شده بودند. بازیکنان رشته‌ای، سایت‌های جمع‌آوری امتیازات و انجمن‌های اشباع شده و رسانه‌های اجتماعی را با فهرست‌های خشمگین شکایات بررسی می‌کنند. توسعه‌دهندگان اغلب به پیچیدگی فضای رایانه شخصی اشاره می‌کنند – انواع سخت‌افزاری که باید از آن‌ها پشتیبانی و بهینه‌سازی کنند، اما اغلب احساس می‌شود که گیمرهای رایانه شخصی با پورت‌های ضعیف بازی‌هایی که با PS5 ساخته شده‌اند، دچار مشکل شده‌اند. و Xbox Series X را در نظر داشته باشید.

این یک فرآیند پیچیده و فروتنانه به دلیل داشتن رایانه شخصی است. با بالا رفتن سن اجزای آن، سیستم شما به تدریج از رتبه های برتر به حداقل عملکرد مورد نیاز سقوط می کند. مطمئناً می‌توانید قطعات را ارتقا دهید، اما در نهایت حرکت و شروع از صفر آسان‌تر می‌شود. گاهی اوقات با نگاه کردن به قبرستان رایانه های شخصی قدیمی و قطعاتی که اتاق بازی ام را پر کرده اند، احساس گناه می کنم. اینها زمانی افتخارآمیزترین دارایی من بودند. پنتیومی که Sims و Half-Life را روی آن کشف کردم، اولین رایانه شخصی من بود که می‌توانست Far Cry اصلی را با نرخ مناسبی اجرا کند. آنها اکنون بی فایده هستند، فقط برای مرکز بازیافت مناسب هستند، و با آنها همان گیمری که قبلا بودم همراه خواهند شد.

چیزی وجودی در آن وجود دارد. همانطور که نیچه قطعاً گفت: وقتی به مشخصات فنی رایانه شخصی خود خیره می شوید، مشخصات فنی رایانه شخصی شما نیز به شما خیره می شود.

چه چیزی بازی کنیم

جانوران کاست
جانوران کاست. عکس: Bytten Studio

من فقط Cassette Beasts را شروع کرده‌ام، اما می‌توانم آن را به افراد متعصب پوکمون توصیه کنم. این بازی چارچوب جمع آوری هیولاهای سری افسانه ای را می گیرد و سیستم های جدید جالبی (ترکیب هیولاها با هم برای ایجاد هیولاهای جدید) و همچنین نوستالژیک به فرهنگ دهه 1990 اضافه می کند. با توجه به اینکه توسط یک تیم دو نفره به نام Bytten Studio مستقر در برایتون ساخته شده است، تصاویر پیکسلی زیبا و محیط بزرگ و باز بسیار چشمگیر است. بازی با جذابیت خاص آن شهر آمیخته شده است.

موجود در: رایانه شخصی، با نینتندو سوییچ و ایکس باکس به زودی
زمان پخش تخمینی: 20 ساعت به اضافه

چه چیزی را کلیک کنید

«زلدا بزرگتر از همیشه است»: طرفداران نینتندو هیاهوی Tears of the Kingdom را توضیح می دهند

تاماگوچی بعدی؟ با Peridot، برنامه AR حیوانات خانگی از سازندگان Pokémon Go آشنا شوید

10 بهترین بازی ویدئویی جنگ ستارگان

از تبلیغات قبلی خبرنامه رد شوید

داغ ترین اسباب بازی در کاتالوگ آرگوس! بازی های آرکید رومیزی بازگشته اند

بررسی Redfall – شوتر خون آشام از سرگرمی گرفته شده است

چه بخوانیم

طراح مد باربی از یوتیوب
عکس: یوتیوب

بلوک سوال

خورشید نیمه شب مارول.
استراتژی با روایت ملاقات می کند … خورشید نیمه شب مارول. عکس: بازی های 2K

این یکی از خواننده است و کلایتون:

من یک گیمر در دهه 50 هستم که زمان واکنش او اکنون برایش خیلی کند است شوترهای اول شخص (کودکان کوچک اغلب در PUBG مرا می کشند و تحقیر می کنند)، بنابراین من بازی های کندتر و نوبتی مانند XCOM و Phoenix Point را برای هیجان خود انتخاب کرده ام. چه چیز دیگری در این خطوط وجود دارد و آیا ژانرهای دیگری وجود دارد که بتوانم کشف کنم؟

اول از همه، من این ایده را رد می کنم که باید در دهه 50 سالگی از شوترها دست بکشید – لطفاً مقاله من را در مورد برنده شدن در این بازی ها به عنوان یک بازیکن بالغ ببینید. با این حال، من می توانم به طور کامل توصیه کنم خورشید نیمه شب مارول (بالا)، عنوان استراتژی نوبتی از Firaxis که استراتژی و روایت را به روش‌های بسیار متقاعدکننده‌ای ترکیب می‌کند. به رخنه و شرکت نامرئی همچنین عالی هستند، و می توانید زندگی خود را به بازی های Paradox Interactive باز کنید، شاید با شروع پادشاهان صلیبی یا استلاریس (اما مراقب باشید: آنها غول های زمان غول پیکر هستند). برای ژانرهای دیگر، عناوین جهان ساز مانند ترا نیل و ماجراهای روایی مانند دیسکو Elysium، جاودانگی و شهروند خواب چالش های مغزی بسیار بیشتری را فراهم می کند.

اگر سؤالی در مورد بلوک سؤال دارید – یا هر چیز دیگری که در مورد خبرنامه می‌توانید بگویید – پاسخ را بزنید یا به ما ایمیل بزنید: pushingbuttons@theguardian.com.