تغییر عقیده آلمان اکنون برای جنگ در اوکراین بسیار مهم است. دلیلش اینجاست | جان کمپفنر

Uاولاف شولز برخلاف سیاستمداران بریتانیایی یا فرانسوی، زرق و برق نمی‌کند. او جذابیت هم نمی کند. مردی که وقتی سعی می کند لبخند بزند چشمانش را به هم می زند، صدراعظم آلمان روز یکشنبه با سفتی خاصی از رئیس جمهور اوکراین در برلین استقبال کرد.

با این حال، از میان تمام ملاقات‌های ولودیمیر زلنسکی با رهبران اروپایی در چند روز گذشته – از رم تا پاریس تا چکرز امروز برای سخت‌افزار بیشتر و آغوش گرفتن بیشتر با ریشی سوناک – شاید مهم‌ترین روز او در آلمان به یاد بیاید. اعلام دوبرابر شدن کمک نظامی به اوکراین به بیش از 5 میلیارد یورو در آستانه سفر او، سرانجام آلمان را از سرما بیرون آورد. عواقب آن ممکن است ماه ها طول بکشد تا در میدان نبرد دیده شود، اما از نظر ژئواستراتژیک آنها فوری هستند.

زلنسکی می‌داند که شاید تنها شش تا هشت ماه فرصت دارد تا ضدحمله‌اش بتواند به اندازه کافی نفوذ کند تا روسیه را از مناطقی که در سال 2022 تصرف کرده بود و بهتر از آن، از سرزمین‌هایی که در سال 2014 ضمیمه شده بود خارج کند. انجام این کار به غرب نیز نشان می‌دهد. اثربخشی حمایت های ارائه شده تاکنون او می داند که اگر امسال نتواند این کار را تمام کند، باید سال آینده را در شرایط سخت تر ادامه دهد.

او چینی‌ها، فرانسوی‌ها و دیگران را می‌بیند که دیپلماسی نشان می‌دهند نه لزوماً بر اساس شرایط اوکراین. در عین حال او آگاه است که افکار عمومی در چندین کشور متزلزل است. بیشتر از همه، او می‌بیند که چهره خشخاش دونالد ترامپ به چشم می‌آید. حتی دورنمای بازگشت مردی به کاخ سفید که نمی‌تواند بگوید از کدام طرف حمایت می‌کند، به ولادیمیر پوتین و نیروهای راست افراطی و چپ افراطی در اروپا کمک می‌کند که مفهوم مبهم «صلح» را بر قوانین بین‌المللی مقدم می‌دارند. ، تعیین سرنوشت و حقوق بشر.

به همین دلیل است که بحث در اروپا و به ویژه آلمان بسیار مهم است. به آلمانی ها گفته می شود که وزن خود را بکشند اما وزن خود را به اطراف پرتاب نکنند. آنها به خود افتخار می کنند کنار آمدن با گذشته، کنار آمدن آنها با گذشته خود. با این حال، در سال‌های اخیر در میان برخی از بخش‌های جامعه، به‌ویژه سوسیال دموکرات‌های شولز، یک درس اشتباه آموخته شد. این «صلح‌طلبان سالن» عبارت «دیگر هرگز» را به جای عدم رویارویی با استبداد، به معنای هرگز جنگیدن دوباره تفسیر کردند. حمله وحشتناک به عراق این دیدگاه را تقویت کرد.

اوکراین اکنون با وارد کردن مفهومی بیگانه به چندین نسل از «جنگ خوب» این موضوع را در هم شکسته است. اما برای رسیدن به آن به دو آسمان نیاز است. اولین مورد بود نقطه عطفسخنرانی شولز سه روز پس از تهاجم پوتین انجام شد که در آن وی رویکرد جدیدی به قدرت سخت و 100 میلیارد یورو اضافی برای تقویت نیروهای مسلح بیمار آلمان را اعلام کرد.

صدراعظم آلمان پس از شکستن این قالب به طرز چشمگیری، به تایپ بازگشت و هر گام را دوبار حدس زد، زیرا از واکنش متقابل حزبش می ترسید. روابط چنان مسموم شد که رئیس جمهور آلمان، فرانک والتر اشتاین مایر، در آخرین لحظه توسط اوکراینی ها از سفر به کیف ممانعت کرد. زلنسکی از همه کسانی که وارد شده بودند انتقاد کرد، اما آلمانی‌ها را که شکایت داشتند اعتباری برای یکی از بزرگ‌ترین اهداکنندگان کمک‌های نظامی به ارزش بیش از 2 میلیارد یورو دریافت نمی‌کنند، متوقف کرد. مشکل این بود که با اکراه ارائه شد و به آرامی تحویل داده شد.

تنش ها در پاییز به دلیل توقف تحویل تانک های Leopard 2 ساخت آلمان به اوج رسید. شولز نه تنها از ارسال آنها امتناع کرد، بلکه مجوزهای صادرات مجدد به اوکراین توسط کشورهای دیگر تانک را نیز متوقف کرد. او در نهایت تسلیم شد و استدلال کرد که موقعیت او آمریکایی ها را مجبور به حرکت های موازی کرده است.

پس چرا این تغییر روحیه و آیا غیر قابل برگشت است؟ چندین عامل در ماه های اخیر روابط بین آلمان و اوکراین را تغییر داده است. یکی انتصاب بوریس پیستوریوس، اولین وزیر دفاع در سال‌های اخیر است که با تحولات مورد نیاز برای تبدیل شدن آلمان به بازیگر اصلی نظامی ناتو کنار آمده است. توماس باگر، یکی از دیپلمات‌های برجسته آلمان که به زودی مقام ارشد وزارت خارجه را برعهده می‌گیرد، در کنفرانسی در هفته گذشته گفت: «کشور من اکنون در مسیری است تا آنچه را که در گذشته بزرگ‌ترین اشتباهش بود، اصلاح کند. ” پیستوریوس با اعلام بسته جدید 3 میلیارد یورویی اقدامات برای اوکراین، اعلام کرد: “آلمان هر کمکی را که بتواند، تا زمانی که لازم باشد، ارائه خواهد کرد.”

اطرافیان شولز استدلال می کنند که اگر او بیشتر گونگ هو بود، مردم آلمان را با خود نمی آورد. در همین حال، وزارت خارجه و اکنون وزارت دفاع او، نه تنها در قبال روسیه، بلکه در حل معضل دشوارتر در مورد چین به عنوان یک فرصت تجاری و یک تهدید امنیتی، قدرت بیشتری از خود نشان می دهند.

زلنسکی عصر یکشنبه در شهر زیبای قرون وسطایی آخن بود تا جایزه شارلمانی را برای خدمات به اروپا دریافت کند. او در برابر مخاطبان برجسته نه تنها در مورد جنگ بلکه در مورد جایگاه اوکراین در اتحادیه اروپا صحبت کرد.

به همین دلیل است که در صورت پیروزی و پیروزی اوکراین در جنگ – و اگر همچنان بزرگ باقی بماند -، بزرگترین هدف آن الحاق به اتحادیه اروپا خواهد بود و نقش آلمان (و فرانسه و لهستان) بسیار مهم خواهد بود. متأسفانه بریتانیا بر سر میز مذاکره نخواهد بود. در مورد شولز، هر بار که زلنسکی در سخنرانی‌اش به گرمی از او یاد می‌کرد («دوست من اولاف»)، صدراعظم به نظر می‌رسید که با هدفون یا کراوات خود بی‌قرار شده بود. او ممکن است قادر به انجام کارهای انسانی نباشد، اما او مهمترین انسانی است که اوکراینی ها باید با او تجارت کنند.

  • آیا نظری در مورد موضوعات مطرح شده در این مقاله دارید؟ اگر مایلید تا حداکثر 300 کلمه پاسخی را از طریق ایمیل ارسال کنید تا برای انتشار در بخش نامه های ما در نظر گرفته شود، لطفا اینجا را کلیک کنید.