تاج گذاری را نکوبید – ممکن است با It’s a Knockout | جان کریس

دوشنبه

یک نظرسنجی اخیر YouGov نشان داد که فقط 15٪ از مردم در مورد تاج گذاری مشتاق هستند و بیش از 50٪ آنها علاقه مند نیستند. من جایی در این بین هستم: قلباً یک جمهوری‌خواه هستم، اما این ممکن است تنها تاج‌گذاری باشد که در طول زندگی‌ام می‌بینم، بنابراین شرم آور است که آن را از دست بدهم. بنابراین من برای چند هفته آینده خودم را در «ساعت تاجگذاری» قرار داده ام تا همه چیزهای بی اهمیتی را که برای لذت بردن از این مناسبت به آن نیاز ندارید، انتخاب کنم. این می تواند دقیقاً در آنجا با شاهزاده ادوارد، این یک ناک اوت باشد.

بدیهی است که تصمیم مگان برای نرفتن، برای بسیاری از صاحب نظران روزنامه، که امیدوار بودند او را برای هر اتفاقی که ممکن است در آن روز اشتباه پیش بیاید، سرزنش کنند، کمی تضعیف شده است. اکنون همه نگاه ها به شاهزاده هری خواهد بود. اگر دوربین‌ها او را ببینند که چیزی کمتر از تعهد کامل و پر از فداکاری برای پدرش به نظر می‌رسد، او می‌تواند انتظار داشته باشد که آن را در گردن بگیرد. در غیر این صورت، بیشتر موارد مربوط به کسانی است که دعوتی دریافت نکرده اند. از فرگی عکس گرفته شده که غمگین به نظر می رسد. حیف که NFI است. اگرچه این بعید به نظر می رسد. چرا همسر سابق برادری که بیش از ارزش او دردسر دارد باید در لیست قرار بگیرد؟ به احتمال زیاد فرگی فقط روز بدی را سپری می کرد.

دوک های مختلف نیز ناله می کنند که آنها نیز این برش را انجام نداده اند. با وجود اینکه آنها هیچ کاری با شاه نداشته اند، به نظر می رسد که فکر می کنند بدون آنها تاجگذاری مناسبی نخواهد بود. همانطور که آن وزرای کابینه که خشمگین هستند، اجازه ندارند «به علاوه یک» بیاورند. شاید اگر آنها این احساس را دارند که چند ساعت را بدون شریک زندگی خود سپری کنند، نباید بروند. از دست نخواهند رفت

سپس هیجان کنسرت تاج گذاری است. یا نه. به سختی می‌توان ترکیبی ساده‌تر و میانه‌روتر از Take That، لیونل ریچی و کیتی پری را تصور کرد. تصور کنید گلستونبری آنها را به عنوان سرفصل های خود اعلام کند. مردم برای پس گرفتن پولشان التماس می کنند. این کنسرت برای کسانی است که موسیقی را دوست ندارند. حداقل آنها می توانستند ملکه داشته باشند. آنها برای هر کنسرت سلطنتی شرکت می کنند. یا کلیف ریچارد. اگرچه فکر می‌کنم التون جان در مراسم تشییع جنازه پرنسس دایانا نقشی نداشت. چنین چیزهایی فراموش نمی شوند.

سهشنبه

اغلب به ما می گویند که ما در یک جامعه رضایت فوری زندگی می کنیم. جایی که مردم دیگر تحمل هیچ چیز را ندارند. من پیشنهاد می کنم که تجربه اکثر طرفداران فوتبال ثابت کند که رضایت به تعویق افتاده هنوز جای خود را دارد. مگر اینکه طرفدار منچستر سیتی باشید، انتظار برای موفقیت امری عادی است. یا بهتر است بگوییم، طرفداران باید یاد بگیرند که خودشان را با تنظیم مجدد معنای موفقیت گول بزنند. ورود به لیگ قهرمانان اجتناب از سقوط پایان بالاتر از تیم رقیب. اینها معیارهایی هستند که من بیش از 50 سال به عنوان طرفدار اسپرز استفاده کرده ام.

طرفداران دیگر راه های خود را برای نشان دادن موفقیت خواهند داشت. اما در حال حاضر، سخت تر از هر زمان دیگری شوخی به خودم می کنم که همه چیز در روحیه فوتبال من خوب است. من تقریباً امیدوار هستم که اسپرز برای بقیه فصل کاملاً منفجر شود. حداقل به این ترتیب، هیچ کس نمی تواند از اینکه چقدر فوتبال در چند سال گذشته بدبخت شده است و شاید، فقط شاید، چیزی تغییر کند. همانطور که هست، ما تیمی داریم که بی‌خبر و بی‌سکان است و تخته‌ای داریم که تا زمانی که پول به دست می‌آید، به نظر نمی‌رسد که آزاردهنده باشد.

دو هفته پیش ایمیلی دریافت کردم که از من برای تمدید بلیط فصلم دعوت شده بود. باشگاه از افزایش هزینه ها ناله کرد اما در کل گفت که قیمت ها را افزایش نخواهد داد. اکنون زمان مناسبی برای اسپرز نبود تا هواداران را تشویق کنند اگر ارزش پول را دریافت می کردند. به طور معمول ممکن است کمی در مورد تمدید تردید داشته باشم، اما در این تصمیم هرگز تردید وجود ندارد. اما امسال فکر جدی داشتم که بلیط فصلم را رها کنم. آیا واقعاً یک فصل دیگر از فوتبال ضعیف را از دست می‌دهم، باخت به تیم‌های رده پایین‌تر که آماده بودند سخت‌تر از ما کار کنند؟ آیا من یک مایل و نیم عبوس را از دست خواهم داد؟

ظاهرا من این کار را خواهم کرد. چون این آخر هفته تمدید کردم. تقریباً انگار می ترسیدم که اگر آن را بیشتر بگذارم، ممکن است نگذارم. بالاخره من یک موجود عادت هستم. دوست و همکارم، متیو دارنده بلیط فصل، به من یادآوری کرد: “سال آینده ممکن است متفاوت باشد.” راست میگه حتی می تواند بدتر باشد. که به روشی تاریک، ممکن است سرگرم کننده تر باشد.

چهار شنبه

ریشی سوناک پایان تعطیلات دو هفته ای عید پاک را با سفر به شمال لندن برای اعلام یک ابتکار جدید ریاضی رقم زد. انتخاب موضوع عجیبی بود. همه دولت ها در نهایت می گویند که قرار است کاری در مورد آموزش ریاضی انجام دهند – اسپویل: هیچ کاری انجام نمی شود – اما معمولا منتظر می مانند تا همه چیز آرام شود. شاید انتظار داشته باشید که نخست وزیر سکوت خود را در مورد اعتصابات بخش عمومی، تورم بالا، قایق های کوچک یا بهره وری پایین شکسته باشد.

با این حال، حتی اگر سوناک به راه حل فکر نکرده باشد – نکته مهم این نیست که دانش آموزان تا سن 18 سالگی ریاضی نمی خوانند: بلکه این است که یک سوم دانش آموزان در ریاضیات GCSE مردود می شوند و معلمان متخصص کافی برای ادامه تحصیل وجود ندارند. . اکثر افرادی که دارای مدرک ریاضی هستند ترجیح می دهند در جای دیگری درآمدهای کلان داشته باشند تا اینکه برای تدریس به کلاس درس بازگردند. او حق دارد که بخواهد به این موضوع رسیدگی کند – زیرا بریتانیا با ریاضیات مشکل دارد.

بیست و پنج سال پیش، من در بخش آموزشی این مقاله نویسنده داستان بودم و به مدرسه ای فرستاده شدم تا با معلمی در مورد اینکه چرا سطح دستیابی به ریاضیات اینقدر پایین بود مصاحبه کنم. من به شوخی گفتگویمان را با این جمله آغاز کردم که در دهه 1970 سطح O را در ریاضیات خراش داده بودم و در این موضوع خیلی خوب نبودم. او مرا در این مورد انتخاب کرد. چرا اینقدر خوشحال بودم که در ریاضیات مزخرف به نظر می رسیدم؟ من به یک معلم انگلیسی که به سختی می توانستم بخوانم، به خود افتخار نمی کردم.

این در من طنین انداز شد و از آن زمان به دلیل شکاف های موجود در تحصیلات ریاضی ام عصبانی شده ام. تقریبا شرمنده یعنی میتونم از پسش بربیام من درصدها را می‌فهمم و – کم و بیش – درک کافی از آمار دارم که بدانم وقتی کسی مزخرف صحبت می‌کند، اما دوست دارم بیشتر بدانم. به همین دلیل است که تصمیم گرفته‌ام وقتی بازنشسته شدم، ببینم آیا می‌توانم سطح A ریاضی را بگذرانم. من می‌خواهم بفهمم که آیا واقعاً در ریاضیات کمی مزخرف هستم یا اینکه به من بد آموزش داده شده است. من گمان می‌کنم که این پروژه ممکن است شامل این باشد که مجبور باشم با تکرار ریاضی GCSE شروع کنم، زیرا نمی‌دانم چه چیزی را فراموش کرده‌ام یا هرگز نمی‌دانم، و مدت‌هاست که فراموش کرده‌ام چگونه معادلات همزمان را حل کنم، از لگاریتم استفاده کنم یا اصطکاک را حل کنم. برای من آرزوی موفقیت کن

پرتاب موشک اسپیس ایکس
SpaceX “ما جداسازی سریع برنامه ریزی نشده 7 میلیارد دلاری داریم.” عکس: SpaceX /EPA

پنج شنبه

کلیسای جامع ساوت‌وارک با مشارکت پیشینه خود در تاریخ اصلاحات، مکان مناسبی برای جشن زندگی هیلاری مانتل بود که سال گذشته خیلی زود درگذشت. اما چه اخراجی به او داده شد. با خواندن رمان ناتمامی که او در زمان مرگش می نوشت، نگاهی اجمالی به آنچه از دست دادیم، گرفتیم. مثل همه کتاب‌هایش، «تحریک» گلوی تو را می‌گرفت و نمی‌گذارد بروی. این یک ترکیب جین آستن است که از نگاه مری، یکی از خواهران کمتر مشهور بنت نوشته شده است. به جرات می توان گفت که در عصاره ای که شنیدیم، مارک دارسی به خوبی ظاهر نشد. او به خاطر «حماقت جنتلمنانه»ش مورد ستایش قرار گرفت. خشن اما منصفانه

در خوانش‌ها و خاطرات دیگر، بسیاری از زندگی اولیه او را از قدیمی‌ترین دوستش، آن پرستون، و استعداد، شوخ طبعی و شیفتگی او به ماوراء طبیعی آموختیم. زندگی به مثابه سایه‌ای بی‌آرام، رمان‌ها به‌عنوان ارواح کتاب‌هایی که نویسنده می‌خواست بنویسد، و نوشتن به‌عنوان جست‌وجوی دیگری بودن چیزها. نیکلاس پیرسون، که احتمالاً بیش از 20 سال به عنوان ویراستار او، او را به خوبی می‌شناخت، با ملایمت از عشق او به روزنامه‌نگاری صحبت کرد. به خصوص انتصابات روحانیت.

او در آخرین نقد فیلم تماشاچی خود در دهه 80، از خوانندگان به خاطر نامه هایشان تشکر کرد. او مشاهده کرد که تعارف ها کمی بیشتر از بدرفتاری بود. این یک موقعیت تکان دهنده و در عین حال به نوعی شادی بخش بود. بسیاری از ما به زودی پس از مرگ تقریباً توسط همه فراموش خواهیم شد. هیلاری زندگی پس از مرگ طولانی خواهد داشت.

همانطور که امیدوارم جرمی کلارک باشد. برای کسانی که نام او را نشنیده اند، او ستون کم زندگی را در تماشاچی می نویسد. کلارک سال هاست که سرطان پروستات داشت و اکنون در آستانه مرگ است. نوشته های او بی دریغ، بی احساس، اما بسیار انسانی است. درد غیر قابل تحمل در همان جمله زیبایی غیر قابل تحمل یافت می شود. درسی هم در مورد چگونگی زندگی کردن و هم چگونه مردن. هدیه ای از مردی که در نزدیکی آن طرف شناور است. تا می توانید او را بخوانید.

جمعه

به طور فزاینده ای دشوار می شود که بدانیم مرداک ها به کجا ختم می شوند و شاهان تخیلی جانشینی کجا شروع می شوند. همین چند هفته پیش از مقاله Vanity Fair متوجه شدیم که روپرت مرداک تصمیم گرفت ازدواج خود را با جری هال از طریق ایمیل پایان دهد. فکر می کنید چطور گذشت؟ جری عزیز، این من نیستم، این تو هستی. تو الان برای من خیلی پیر شدی.» روپرت همچنین به عنوان بخشی از توافق طلاق اصرار داشت که جری هیچ خط داستانی را به تیم نویسندگی جانشینی ارائه نکرده است.

احتمالاً برای آن کمی دیر است. این هفته، فاکس نیوز مرداک با پرداخت 787 میلیون دلار (635 پوند) در یک پرونده افترا با Dominion Voting Systems، درست زمانی که پرونده در حال آغاز شدن در دادگاه بود، پرداخت. احتمالاً، مرداک به این نتیجه رسید که این گزینه ارزان‌تر و شرم‌آورتر از افشای دروغ‌هایی است که سازمان خبری او درباره انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 در مقابل هیئت منصفه گفته بود. و رسانه ها. همچنین، شاید روپرت هر چیزی را بپردازد تا مجبور نباشد شخصاً مدرک بدهد. او سعی کرده بود خود را از دادگاه معاف کند و گفت که او فقط یک جوان 92 ساله است که واقعاً نمی داند دارد چه می کند. قاضی تحت تأثیر قرار نگرفت. از این گذشته، مرداک به تازگی به یک ازدواج پایان داده بود و در آن زمان قصد داشت ازدواج دیگری را آغاز کند. اما او این کار را نکرد. شاید او نیاز داشت که برای تسویه حساب پس انداز کند. سپس، ثروتمندان بزرگ کشور دیگری هستند.

همچنین در این هفته، ما متوجه شدیم که برنارد آرنو، رئیس غول کالاهای لوکس LMVH به ارزش 385 میلیارد پوند، با دعوت از پنج فرزند خود برای ناهار هر ماه و از آنها می خواهد که بر سر ایده های آینده شرکت با یکدیگر رقابت کنند. و همه آنها فقط با آن همراهی می کنند، زیرا آنها حریص هستند و ارزش خود را برای نه گفتن ندارند. می‌خواهم فکر کنم که اگر پدر من بود، به او می‌گفتم که می‌توانست خم شود. من برای روابطم با خواهر و برادرم ارزش زیادی قائل هستم. اما من حدس می زنم که پول زیاد روح را فاسد می کند.

دومینیک راب
و سپس دومینیک راب: “آیا شبیه یک روانی لعنتی به نظر می رسم؟” عکس: Alastair Grant/AP