بیلات سوناک و بایدن همانطور که وظیفه به طور مختصر در ایرلند شمالی اعلام می شود، باطل می شود | جان کریس

دبلیوخوب دقیقا چی بود ریشی سوناک قاطعانه گفته بود که ملاقات صبحگاهی او با جو بایدن یک بیانیه مناسب بود. یک بحث گسترده با وضعیت دیپلماتیک کامل. طرف آمریکا؟ نه چندان. آنها آن را به عنوان یک فنجان قهوه سریع می دیدند. دو رهبر جهان که اتفاقاً با نیم ساعت فرصت در یک شهر در همان زمان بودند. فرصتی برای گرفتن سریع و شلیک نسیم. پس بیایید تفاوت را تقسیم کنیم. اسمش را سفید دو تخته بگذارید. بین دو موکای قدیمی.

هر چه بود، به نظر نمی رسید مقدار زیادی داشته باشد. فقط فرصتی برای بایدن برای پر کردن زمان قبل از سخنرانی ناهار. به نظر می‌رسید که رئیس‌جمهور آمریکا بیشتر به منظره پنجره هتل علاقه‌مندتر از نخست‌وزیر بریتانیا بود. بین این دو مرد احترام کینه ای وجود دارد، اما نه یک ارتباط طبیعی. سوناک در حالی که یک فنجان قهوه می‌نوشید به‌طور مبهم ناراحت به نظر می‌رسید. او به هیچ وجه نمی توانست این را به عنوان یک پیروزی دولت داری قلمداد کند. حتی به نظر نمی‌رسید که او و بایدن با استورمونت که هنوز دور از میدان است، حرف‌های زیادی برای گفت‌وگو داشته باشند. بنابراین آنها مجبور بودند به طرز ناخوشایندی lib را تبلیغ کنند.

بایدن: آیا تا به حال به قلعه کارلینگفورد رفته اید؟

محراب: نه

بایدن: امروز بعدازظهر میرم اونجا.

محراب: آره… امیدوارم خوش بگذره. به هر حال، به شما تبریک می گویم که اعلام کردید برای انتخاب مجدد شرکت می کنید، حتی اگر هنوز آن را اعلام نکرده اید.

بایدن: متشکرم. این درست نیست، می دانید. من از انگلیسی ها متنفر نیستم…

محراب: البته که اینطور نیست. این فقط آرلین بود که روی یکی می رفت. او این کار را تمام مدت انجام می دهد. بعد از مدتی به آن عادت می کنید.

بایدن: فقط ایرلندی ها را ترجیح می دهم.

محراب: همسر من هم همین احساس را دارد. به همین دلیل است که او یک غیر دامپروری بود. اشکالی ندارد اگر بپرسم… کشورهای ما هنوز با هم خوب هستند، اینطور نیست؟

بایدن: مطمئن. اگرچه هیچ ایده ای در مورد یک توافق تجاری دریافت نکنید. ما سال نوری با آن فاصله داریم.

محراب: اوه…

بایدن: زیاد دلگیر نباش. کسی باید به پایین ترین حد پیش بینی صندوق بین المللی پول برای بدترین عملکرد اقتصادی در G7 می رسید. آیا از زمانی که شما در مورد چارچوب ویندزور مذاکره کردید، پیشرفتی در برگزاری مجدد مجمع استورمونت حاصل شده است؟

محراب: آره، نه هنوز هم همان قدیمی، همان قدیمی. DUP نمی تواند عادت کند که حزب اکثریت نباشد. آنها همچنین برخی از تنها افرادی در کل بریتانیا هستند که فکر می کنند حضور در بازار واحد ایده بدی است. هر کس دیگری برای آن خواهد کشت. با این حال، خوب است که بیست و پنجمین سالگرد توافق جمعه خوب را جشن بگیریم.

بایدن: ممم شما نمی توانید تصور کنید که هیچ یک از سیاستمداران فعلی چشم انداز مذاکره برای چیزی مشابه را داشته باشند.

محراب: شرکت حاضر به استثنای!

بایدن: آره… یه قهوه دیگه؟ و آیا قصد دارید به سخنرانی من بیایید؟

محراب: ام می ترسم کارکنانم برایم یک بلیط غیرقابل انتقال برای بازگشت به لندن رزرو کنند و من هنوز باید پلیس تیر خورده را ببینم. بنابراین من باید آن را از دست بدهم. اما اخیراً تعداد زیادی از شما را دیده ام و ماه آینده دوباره در G7 در ژاپن ملاقات خواهیم کرد. علاوه بر این، اینطور نیست که شما چیزی بگویید که من قبلاً نمی دانم.

بایدن: مطمئن. از حمایت شما ممنونم.

درست بیش از یک ساعت بعد، رئیس جمهور در یک اتاق کناری در دانشگاه اولستر با رهبران پنج حزب اصلی دیدار و احوالپرسی کرد. اگر همه چیز کمی مبهم به نظر می رسید، پس اینطور بود.

این کاملاً آن موقعیتی نبود که بایدن و ایرلند شمالی به آن امیدوار بودند. قرار بود این جشن نه تنها برای GFA بلکه از سرگیری مجمع ایرلند شمالی باشد. اما با عدم تمایل DUP به بازگشت، استورمونت خالی است. اگر بایدن سخنرانی خود را در جایی که می خواست انجام می داد، با خودش صحبت می کرد. در یک سال گذشته یا بیشتر، این کارمندان دولت هستند که کشور را اداره می کنند.

پس از سخنرانی های کوتاه جو کندی سوم، فرستاده ایالات متحده در ایرلند شمالی، و گابریل فینان، کارآفرین جوانی که پس از امضای توافقنامه GFA متولد شد، بایدن هفت دقیقه قبل از برنامه در دهلیز وسیع دانشگاه به روی تریبون رفت. تقریباً انگار جاهایی برای رفتن داشت، مردم برای دیدن. انگار این یکی از محورهای سفر ایرلندی او نبود.

مدتی طول کشید تا او ریتم خود را پیدا کند. در ابتدا صدایش پریشان شد. حتی قطع شده گویی تلاش بیش از حد بود زیرا او حکایتی طولانی در مورد اینکه چگونه یکی از اجدادش افسر نیروی دریایی بریتانیا، سروان جورج بایدن بود، که در سال 1828 – یا سال 1842 بود، دقیقاً به خاطر نمی آورد – کار کرده بود، کار کرد. قوانین مربوط به شورش این قرار بود که پاسخی به آرلین فاستر باشد – ادعایی از زبان انگلیسی به همان اندازه که میراث ایرلندی است – اما به نحوی کاملاً مورد توجه قرار نگرفت.

بایدن وقتی به تله پرومتر چسبید بهتر عمل کرد. سپس او بر مخاطبان خود فرمان می‌داد و در هر مرحله آنها را با خود همراه می‌کرد. هرگز به دنبال گرفتن اعتبار برای دستاوردهایی که از او نبودند. فقط تصور کنید اگر این دونالد ترامپ بود. GFA هرگز امری اجتناب ناپذیر نبوده است. این ساخت و ساز ظریفی بود که از سازش به سختی به دست آمده بود.

مردم باید شکنندگی آن را به خاطر بسپارند. هیچ چیز را بدیهی نگیرید. مهمتر از همه، آنها باید به فکر جوانانی باشند که از مزایای آن برخوردار شده اند. کنار گذاشتن این موضوع اکنون یک فاجعه خواهد بود. او اینجا نبود تا به سیاستمداران ایرلند شمالی سخنرانی کند. تصمیم گیری برای آینده کشور به عهده آنها بود. اما اگر قرار بود از فرصت‌های پیشنهادی استفاده کنند و مجمع را دوباره تشکیل دهند، میلیاردها پوند دلار آمریکا منتظر سرمایه‌گذاری بودند. در پایان بیایید، تماشاگران تقریباً کاملاً خاموش بودند. تقریباً شبیه نماز بود. یک اصل ایمان.

بایدن یک دور پیروزی سریع انجام داد و برای گپ زدن با حضار ایستاد و برای گرفتن سلفی ژست گرفت. حتی رهبر DUP، جفری دونالدسون، به جمعیت اطراف رئیس جمهور پیوست. اگرچه در عرض چند دقیقه او می گفت که این سخنرانی هیچ چیز را تغییر نمی دهد. نباید انتظار دیگری داشتیم.

در آن زمان اسلیپی جو مدت ها بود که از بین رفته بود. به دوبلین، جایی که تعطیلات واقعی او می تواند آغاز شود. پای ایرلند شمالی یک فراخوان وظیفه بود. او به سختی بیش از 12 ساعت را در بلفاست گذرانده بود و نیمی از آن زمان را در رختخواب بود. اکنون به مدت سه روز R & R.