تیداستان او در یک خانه مزرعه در بریتانیای کنونی می گذرد، اما ساکنان آن – مامان بیش از حد توانمند (جولی ریچاردسون)، پا بیمار (راجر آجوگبه) و دختر نوجوان میزی (سدی سوورال) – طوری زندگی می کنند که در دهه 1950 زندگی می کنند. تلفن همراه یا تلفن ثابت، بدون تلویزیون و مطمئناً بدون اینترنت. با این وجود، آنها به اندازه کافی راضی به نظر می رسند، حتی اگر مادر کمی بیش از حد از Maisy محافظت کند. شاید این به این دلیل باشد که پا در یک بحران کمک چندانی نمیکند، زیرا از ویلچر استفاده میکند و تقریباً لال است و به شدت با داروهای مسکنهایی که مامان طبق برنامهای دقیق تجویز میکند، مصرف میکند. قابل درک است که او در پذیرش غریبه هایی که در وسط یک طوفان سهمگین به درب ورودی می آیند، مردد است و بعد از اینکه در یک تصادف رانندگی قرار گرفته اند، عاجزانه درخواست کمک می کنند. میزی که معلوم است زیاد بیرون نمیآید، از مامان التماس میکند که به آنها کمک کند و به زودی مادرسالار در حال انجام عمل جراحی روی میز آشپزخانه است، که نشان میدهد او فقط همسر کشاورز سادهای نیست که ادعا میکند.
البته، بازدیدکنندگان نیز مسافران بدبختی نیستند که ادعا می کنند هستند. جک (نیل لینپو، همچنین فیلمنامه نویس فیلم) و متی (هری کادبی) برادرانی هستند که درگیر نوعی سرقت بودند، اما اکنون که ماشین تصادف کرده است، فرار به اشتباه انجامیده است. برادر بزرگتر جک کسی است که مامان او را عمل کرده است و به زودی او به طور غیرقابل انجامی متحرک است و پس از برداشتن میلگردهای طولانی از روده اش آماده است تا برود. هنگامی که او و مامان به محل سقوط هواپیما می روند تا کیف های مورد نیاز حیاتی را بازیابی کنند، متی بسیار بنددار و احساسی به میزی نزدیک تر می شود. حبس اخیر او در یک موسسه روانپزشکی زمانی آشکار می شود که آنها رادیوی مخفی میسی را تنظیم می کنند و متوجه می شوند که متی برای قتل یک پرستار تحت تعقیب است.
همه نوع اسرار تکان دهنده در مورد هر کس آشکار می شود، چیزی که به ملودرامی از اختلالات خانوادگی در مقیاس اپرا تبدیل می شود. غرورهای اصلی، زمانی که به طور کامل آشکار شوند، تا حدودی زودباور هستند، اما به نوعی بازیگران با کمک محکم کارگردان ماتیاس هوئن که تنش را با مهارت بالا میبرد، کار را انجام میدهند. ریچاردسون، با ظاهری پر زرق و برق و ترسناک، فیلم را با وقار لنگر می اندازد، در حالی که لینپو خود را حفظ می کند و ثابت می کند که در ساختن جیغ ها و زوزه های دردناک واقعی واقع گرایانه مهارت دارد.