کارلو آنچلوتی عملگرای بزرگی است که دوباره در مسیر پپ گواردیولا ایستاده است | لیگ قهرمانان

منکمی بیش از 9 سال از زمانی که پپ گواردیولا برای اولین بار کارلو آنچلوتی را به عنوان سرمربی انتخاب کرد، می گذرد. بایرن مونیخ گواردیولا تقریباً یک ماه قبل قهرمان بوندسلیگا شده بود و اغلب در یک بازی 1000 پاس ثبت می کرد و فوتبال او غیرقابل توقف به نظر می رسید. به مدت 18 دقیقه در بازی رفت در برنابئو، بایرن همچنان قدرتمند به نظر می رسید. سپس رئال مادرید آنچلوتی ضد حریف شد و فابیو کوئنترائو برای کریم بنزما گلزنی کرد. بایرن همچنان بر توپ تسلط داشت. مادرید همچنان خطرناک به نظر می رسید. 1-0 به پایان رسید.

در نگاهی به گذشته، قبل از دیدار گواردیولا و آنچلوتی در نیمه نهایی دیگری در روز سه شنبه در برنابئو، آن بازی لحظه ای تعیین کننده به نظر می رسد. اتفاقی که در نیمه نهایی مقابل اینترناسیونال در سال 2010 و چلسی در سال 2012 رخ داد، یک تیم گواردیولا که مالکیت توپ را در اختیار داشت و در مقابل حریف گیر افتاده بود، دوباره تکرار شد – و این بار بدون همان حس بدشانسی ظالمانه.

در طول شام بعد از آن بازی در مادرید، گواردیولا تصمیم گرفت که در بازی خانگی 3-4-3 بازی کند، اما از آنجایی که تیمش نگران بود که از دسامبر گذشته بازی برگشت سه را انجام نداده باشد، تصمیم خود را در مورد پرواز خانه به 4 تغییر داد. -2-3-1 که آرین روبن و فرانک ریبری را آزاد می کند.

در آن جمعه، تیتو ویلانووا، دوست و دستیار سابق گواردیولا درگذشت. روز بعد، بایرن وردربرمن را 5-2 شکست داد. در تمرین روز دوشنبه، گواردیولا از بازیکنانش پرسید که چه احساسی دارند: آنها هیجان زده و با اعتماد به نفس بودند. آنها از او خواستند که اجازه دهد حمله کنند. او موافقت کرد و 4-2-3-1 خود را با 4-2-4 جایگزین کرد.

او بعداً گفت که این “بزرگترین لعنتی” کارش بود. مادرید در عمق نشست، با سرعت آنخل دی ماریا ضدحمله کرد و به لطف سه گل از بازی های تعیین شده، 4-0 پیروز شد.

آنچلوتی، عملگرای مهربان، گواردیولا، ایده آلیست شدید را شکست داده بود. سال گذشته، در همان مرحله از لیگ قهرمانان اروپا، او دوباره این کار را انجام داد. گواردیولا از 8 دیدار، 5 برد را کسب کرده است، اما در 4 دیدار آنچلوتی هدایت اورتون را برعهده داشت.

این جفت نشان دهنده انواع بسیار متفاوت است. در 28 سال مدیریت، آنچلوتی چهار قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را به دست آورده و تنها مربی ای است که در هر یک از پنج لیگ اصلی اروپا قهرمان شده است – اما او هر یک را فقط یک بار برده است، گویی که فاقد گرسنگی تقریبا بیمارگونه لازم برای ماندگاری است. فقط موفقیت های مکرر

گواردیولا در 14 سال مدیریت، دو قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا و 10 عنوان قهرمانی لیگ را به دست آورد و پارامترهای آنچه در فوتبال ممکن است تغییر داد و مفهوم خود را توسعه داد و اصلاح کرد. بازی موقعیت، تمام دوران حرفه ای او یک بحث متقاعد کننده برای دیدگاه او از فوتبال بود.

آنچلوتی بسیار متفاوت است. پایان نامه مربیگری او در Coverciano در مورد شکل گیری درخت کریسمس بود، اما اگرچه او تیم خود را در برخی مواقع در میلان به این شکل تنظیم کرد که تنها یکی از گزینه ها در میان بسیاری از گزینه ها بوده است. او یک پراگماتیست است، همانطور که استفاده از آن کلمه در فوتبال پیچیده است، همیشه با شرایط تطبیق می یابد – و این شاید به این معنی است که او کم ارزش شده است.

کریم بنزما برای رئال مادرید مقابل بایرن مونیخ در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا در سال 2014 گلزنی کرد.
کریم بنزما برای رئال مادرید مقابل بایرن مونیخ در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا در سال 2014 گلزنی کرد، اولین درگیری بین مربیان آنچلوتی و گواردیولا. عکس: دارن استیپلز/رویترز

این چیزی بود که جیمی کاراگر در آن لمس کرد تلگراف هفته گذشته زمانی که او به این موضوع اشاره کرد که منچستریونایتد سر الکس فرگوسن بر روی دیگر تیم‌ها تأثیری نداشته است، مثلاً میلان آریگو ساکی یا بارسلونا گواردیولا. که با وجود زوزه های اعتراض درست است. این بدان معنا نیست که فرگوسن مدیر بزرگی نیست. او آشکارا، احتمالاً بزرگترین در تاریخ بریتانیا است. اما او رادیکالی نبود که فوتبال را به شیوه هربرت چپمن، رینوس میشلز یا والری لوبانوفسکی تغییر دهد.

مدیران می‌توانند نظریه‌پردازان رویایی مانند گواردیولا باشند که نحوه درک بازی را تغییر می‌دهند (اگرچه فکر می‌کنید اکثر آن‌ها به تدریج پیشرفت می‌کنند، همیشه پیش از اینکه خود را در قلمروی ناشناخته بیابند از موانع پیش‌روی می‌کنند؛ تعداد کمی از طرح‌های انقلابی که به طور کامل از آن شکل گرفته است، جهش می‌کنند. ذهن سازندگان آنها). یا می توانند رهبران ماهری مانند آنچلوتی باشند که در محیطی که از قبل وجود دارد پیشرفت می کنند و اساساً همان کاری را انجام می دهند که دیگران انجام می دهند، اما بهتر.

مگر اینکه در مورد تکامل تاکتیک های فوتبال بنویسید، اینطور نیست که یک نوع بهتر از دیگری باشد. آنها فقط راه های متفاوتی برای برخورد با کار دارند. شاید افراد رویایی پس از موفقیت خود به یک طلسم موفقیت پایدار ناگهانی دست پیدا کنند، زیرا بقیه جهان در تلاش هستند تا به عقب برسند، اما ممکن است زمانی که نوآوری آنها جدید نبود، تلاش کنند و به عملگرایان حرفه طولانی تری بدهد. به هر حال، بیشتر مربیان تمایل دارند جایی بین این دو افراطی قرار بگیرند.

از تبلیغات قبلی خبرنامه رد شوید

در انگلستان، با سوء ظن عمومی نسبت به نظریه (شما گمان می‌کنید که دکتر جانسون دوستان زیادی در TalkSport پیدا می‌کند)، ترجیح از نظر تاریخی برای عمل‌گرایان بوده است. این فقط فرگوسن نیست: از نظر تاکتیکی چیز جدیدی در مورد برایان کلاف یا سر مت بازبی وجود نداشت، در حالی که سر آلف رمزی و بیل شنکلی ماهیت رادیکال کاری که انجام می‌دادند را نادیده گرفتند و حداقل بخشی از تنفر نسبت به دان ریوی در خارج از لیدز ریشه در آن داشت. تشخیص اینکه او در حال تلاش برای کاری است که قرارداد را به چالش می کشد.

اما همه چیز 15 سال پیش زمانی که گواردیولا سرمربی بارسلونا شد تغییر کرد و جهان در کل متوجه شد که یک فلسفه چقدر باید قدرتمند باشد. از آن زمان، و به ویژه با ظهور مکتب آلمانی، نیاز درک شده برای هر مربی جوانی به داشتن یک نظریه وجود دارد، حتی با وجود اینکه فوتبال عمیق‌تر به عصر مدیران اجرایی و زمان در دسترس مربیان برای اجرای هر چیزی از هر چیزی رسیده است. پیچیدگی کاهش می یابد.

با این حال، تئوری تضمینی برای موفقیت نیست. از 15 لیگ قهرمانان گذشته، با اذعان به وجود برخی مناطق خاکستری (مثلاً ژوزه مورینیو را می توان فیلسوف پراگماتیسم در نظر گرفت)، می توان گفت که هفت مورد توسط فیلسوفان و هشت مورد توسط عملگرایان به دست آمده است. شاید بتوان افراط اندیشی بدنام گواردیولا قبل از بازی های کلیدی را به عنوان اعتماد بیش از حد او به تئوری دانست.

جایی که ارلینگ هالند ممکن است بسیار مفید باشد. این فقط اهداف او نیست، او همچنین گواردیولا را از خلوص خود دور کرده است. هالند مستقیماً توپ را می خواهد، گواردیولا کنترل را ترجیح می دهد و این تنش شاید خلاقانه به نظر برسد. این که چقدر موثر است را فقط می توان در رابطه با لیگ قهرمانان اروپا قضاوت کرد.

و بزرگترین آزمون آن در برابر آنچلوتی عملگرای بزرگ روز سه شنبه در مادرید خواهد بود.