“Yشما از تمرکز خارج شده اید!» من به تازگی وارد زوم شدم تا با کارگردان های بلژیکی فلیکس ون گرونینگن و شارلوت واندرمیرش صحبت کنم و آنها از قبل می خندند. مثل فیلم Deconstructing Harry، آن فیلم را می شناسید؟ Vandermeersch میگوید: من به اطراف میچرخم و با وبکم خود درگیر میشوم، اما هیچ چیز لکههای من شکل روی صفحه را اصلاح نمیکند. مانند رابین ویلیامز در فیلم وودی آلن که بیرون از دوربین حتی وقتی به خانه می رود محو شده است، احساس می کنم موجی از تحقیر وجودی در حال خزیدن است.
میتوانم از اقامتی طولانی در فیلم جدید وان گرونینگن و واندرمیرش که بهطور متعالی روشنکننده است، هشت کوه استفاده کنم. حکایتی از مسیرهای دوشاخه دو دوست دوران کودکی – پیترو شهرنشین (لوپو باربیرو) و بچه چوپان برونو (کریستیانو ساسلا) که در دره آئوستای ایتالیا با هم ملاقات می کنند – وقتی این زوج دوباره در بزرگسالی تلاقی می کنند، به یک چشم انداز معنوی حماسی برمی خیزد. آنها با بازی لوکا مارینلی و الساندرو بورگی، همزمان با ساختن مخفیگاه کوهی که پدر مرحوم پیترو در نظر گرفته بود، رابطه خود را تقویت میکنند: این مکان به نام بارما درولا («پناهگاه خندهدار» در گویش محلی والدوتین است). آیا مقدر شده است، حتی از نظر وظیفه، ردی را که اجدادمان ساخته اند دنبال کنیم؟ قیمت حرکت خارج از پیست چقدر است؟ فیلم همه چیز را در خانواده، دوستی، زمان و ماندگاری استشمام میکند، بدون اینکه ردی از خودآگاهی وودیمانند.
به طور عجیبی، هشت کوه دومین فیلم امسال از کارگردانان اهل خنت است، پس از لوکاس دونت نزدیک، که دوستی مردانه جوان تر از دزد را نشان می دهد. واندرمیرش می گوید: «شباهت دیوانه کننده است، اگرچه داستان ما بیش از 30 سال پیش می رود. پسرهای ما نیز به گونه ای با یکدیگر بازی می کنند که هنوز بی گناه است. اما در واقع این دو کارگردان بودند که با یک پسر جوان ازدواج کرده بودند که با فیلم به هم نزدیک شدند. آنها شروع به اقتباس از داستان، از رمان پائولو کوگنتی به همین نام، در دوران قرنطینه کردند، زمانی که رابطه آنها در حال عبور از یک وصله سخت بود. به گفته ون گرونینگن، با «سوالات وجودی» در هوا، تمرکز بر شخصیت هایی که با خود روبرو می شوند مناسب بود.

آنها قبلاً به عنوان نویسنده در فیلم بلوگراس 2012 The Broken Circle Breakdown همکاری کرده بودند، اما این بار ون گرونینگن از Vandermeersch – که قبلاً کارگردانی نکرده بود – خواست تا به او پشت دوربین بپیوندد. او میگوید: «فقط این احساس را داشتم که او میخواهد این کار را انجام دهم، اما هرگز انتظار نداشت که از او بخواهم. «نیاز بود که چشم و گوش او را به این پروژه مردانه بیاورد. عالی به نظر می رسید اما همچنین بسیار ترسناک بود. اگر به عنوان یک زوج آسیب پذیر باشید، قدم بزرگی است.»
Vandermeersch می گوید: «این یک جورهایی است یا هیچ چیز.
«اگر به آن طرف نرسیم چه؟ آیا این با پول شخص دیگری مسئول است؟» او می گوید.
واندرمیرش به دلیل تربیتش در حومه فلاندر شرقی احساس «اطمینان» داشت که میتواند به پروژه اضافه کند. او میگوید: «این مکان زیبایی برای بزرگ شدن بود، من واقعاً از بودن در فضای باز و داشتن مکانی امن برای دویدن در مزارع لذت بردم. اما اگرچه فضای زیادی وجود داشت، من همچنین فکر میکردم که واقعاً کلاستروفوبیک است. او که اکنون یک جوان 39 ساله با آرواره های قوی و راحت خندان است، می گوید که عمل گرایی روستایی برونو و خانواده اش را که اغلب در نگرش مردم نسبت به حیواناتشان می دید، درک می کرد. به عنوان مثال، اسب ها موجودات بسیار شکننده ای هستند. اگر پاهایشان صدمه ببیند و تعمیر آن 5000 یورو هزینه داشته باشد، احتمالاً اسب باید برود.”
در همین حال، ون گرونینگن در محیطی «آشوبتر – اما بسیار دوستداشتنی» بزرگ شد. فرزند یک والدین هیپی که بعداً طلاق گرفتند. پدرش، جو، به مدیریت مؤسسه تفریحی شبانه در گنت، بار شارلاتان، ادامه داد و کارگردان به عنوان «محل مورد علاقه شما برای نابودی» در فیلم بلژیکا در سال 2016 ادای احترام کرد. مادرش بیا “1001 شغل” انجام داد، از جمله کارهای صنعت فیلم که به او کمک کرد در مسیرش قرار بگیرد. این مرد 45 ساله با دم اسبی شاه بلوطی و بینیهای تیز و چهرهای ژولیده، انرژی عصبی بیشتری نسبت به همسرش دارد و اغلب سرش را با دستانش میمالد.
زندگی خانوادگی او باعث ایجاد تنش در او شد: «چه موضوعی تکراری است [in my work] یک خانواده کامل است، یا افرادی که در تلاش برای داشتن یک خانواده هستند. فقط برای مدت کوتاهی و سپس از هم می پاشد. من فقط برای یک لحظه آن را می دانستم، و این چیزی است که من آرزو دارم در زندگی خودم با شارلوت و پسرم ایجاد کنم. اما من تمام این تجربیات شگفت انگیز را به خاطر این واقعیت داشتم که پدر و مادرم از هم جدا شدند و هر کدام زندگی خود را انتخاب کردند و من رفتم و برگشتم و آنها زندگی را همانطور که صلاح می دیدند زندگی کردند.

از قضا، جایی که انتظار دارید واندرمیرش به طور طبیعی با برونو ثابت و ون گرونینگن با پیتروی بداخلاق هماهنگ شود، کار چندان ساده نیست. استعاره عنوان فیلم آنها برگرفته از یک ضرب المثل نپالی است که در آن بازتاب می کند که آیا مردی که برای بازدید از هشت کوه در سراسر جهان می رود، یا کسی که می ماند تا به قله قله در مرکز برسد، عاقل تر است. معلوم شد واندرمیرش کسی است که هوس سرگردانی دارد: “من شیفته دنیا بودم، میخواستم بیرون بروم.”
پس از ارتقاء خبرنامه
شوهرش کسی است که به شکلی تک شیدایی روی چیزها تمرکز می کند و خود را در دنیای پروژه هایش غوطه ور می کند: او می گوید: “او کمی کارگردان متدیک است.” او برای کمدی خانوادگی پرحاشیه دهه 1980، بدبختان، فداکاری نهایی را انجام داد: همان مدل موی کفال شخصیت هایش را پوشید. در هشت کوه، ون گرونینگن تلاش میکرد تا احساس «زمیندار» تعطیلات دوران کودکی را در دورافتاده اوورن فرانسه به تصویر بکشد (مادرش پس از طلاق با یک سنگتراش از آن منطقه قرار ملاقات گذاشت). او زود بیدار شد تا یک ساعت و نیم پیادهروی کند تا وارد صحنه اصلی برونو و پیترو شود. برای تو.”
در یک صحنه، دوستان تورینی پیترو، برونو را با احترام به «طبیعت» عصبانی میکنند: «در اینجا میگوییم جنگل، چمنزار، رودخانه، صخره، مسیر. چیزهایی که می توانید به آنها اشاره کنید.» به خصوص پس از ترک مردم شهرها در طول همهگیری، این فیلم به یک پدیده اروپایی میپردازد: خطی که کشاورزان سنتی را از تازهواردهای «نو روستایی» که از نظر زیستمحیطی هدایت میشوند، جدا میکند. ما فکر میکردیم که آن صحنه خندهدار بود، زیرا ما فیلم را ساختیم. چون ما بیشتر پیترو هستیم، درست است؟» Vandermeersch می گوید. ما زندگی راحت خود را داریم، کسانی که اهل شهر هستیم: دسترسی آسان به جاده و رستوران ها و همه اینها. داشتن سبزیجات خود در باغ عالی است. اما وقتی واقعی می شود، چیز دیگری است. لزوماً نمی خواهید در زمستان آنجا باشید.»
به نظر می رسد اقامت آنها در چمنزارها برای آنها خوب بوده است. واندرمیرش می گوید: «فیلم مشکلات ما را حل نکرد. ون گرونینگن می گوید: «ما انجام دادیم. او میگوید: «این موضوع باعث شد که ما هر دو خدمت کردیم و مسائل شخصیمان را کنار گذاشتیم و از ویژگیهای یکدیگر قدردانی کردیم. و احساس کردم که ما چقدر تعریف کننده هستیم. ما را از یک زمان بسیار تاریک عبور داد.» آنها آرام و شاد به نظر می رسند. آنها اغلب از طرف یکدیگر به سؤالات پاسخ می دهند. وقتی از ون گرونینگن می پرسم که آیا به زودی دوباره با هم کارگردانی خواهند کرد، فکر می کند: “شاید شارلوت باید خودش کارگردانی کند.” Vandermeersch می گوید: «کار با هم صبح تا عصر در هر مرحله از فرآیند ساخت فیلم بسیار شدید است. وقتی در کن بودیم، همه این را میپرسیدند. و ما میگفتیم: “یک دقیقه به ما فرصت دهید!”
-
The Eight Mountains در 12 مه منتشر می شود.