مatt Willis: مبارزه با اعتیاد با همسر باسبازان Busted، اما، آغاز میشود. در خانه بزرگ و پر نور آنها در هرتفوردشایر، مجری تلویزیون کشویی را باز می کند که تمایل دارد بسته بماند. او دفتر خاطراتی را بازیابی می کند که از زمانی که آن را در آستانه ازدواجشان در سال 2008 نوشته است، آن را نخوانده است. او با لبخندی فشرده می گوید: “یادداشت هایی از آنچه می دانستم که او مصرف کرده است”. او چند نوشته را میخواند: «بطری شامپاین… دو تا شراب… دو شراب… یک بطری شامپاین دیگر». کلمات “و بیشتر” به مواد مخدر اشاره دارد. ورودی برای هر روز وجود دارد. او در حال بلند شدن می گوید: «من به دنبال او می گشتم.
صحنه را برای این کاوش صمیمی و اغلب اشک آور از نبرد چندین دهه ویلیس با اعتیاد به مواد مخدر و الکل تنظیم می کند. داستانی از کمانه به عقب و جلو بین عود و هوشیاری که به همان اندازه روی درد اما تمرکز دارد که درد ویلیس. اعتیاد به سلبریتی ها موضوعی است که به خوبی مورد بررسی قرار گرفته است، اما تأثیر مخرب آن بر خانواده ها کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. فیلم ویلیس، که در آن او در سراسر کشور و به گذشتهی خود سفر میکند تا بفهمد چرا همانطور است که هست، به همان نسبت فیلم اما است. آخرین عود او زمانی اتفاق افتاد که کوچکترین سه فرزندشان 10 ماهه بود. اولین سخنان او به دوربین درباره همسرش است: “من بارها او را آزار دادم که نمی دانم از کجا شروع کنم.”

بیایید با گروهی شروع کنیم که در سال 2002 توسط ویلیس، جیمز بورن و چارلی سیمپسون تشکیل شد، که آخرین بار وارد هیئت شد و سه سال بعد اولین نفری بود که گفت میخواهد خارج شود. در مدت کوتاهی که در اوج بودند، Busted بسیار بزرگ بودند. تورهای آرنا فروخته شده، آلبومهای میلیونفروشی، یا همانطور که ویلیس در آن زمان بیان کرد، «تمام چیزی که من دیدم همه جا سینهها بود!» تلخ او در سن 18 سالگی قراردادی شش رقمی امضا می کرد. در 22 سالگی معتاد شد. او بدون نوشیدن و استفاده نمی توانست به ظهر برسد. طی یک عود بیماری که بعد از هشت سال هوشیاری، اِما را “شگفت زده” کرد، ویلیس روزانه شش گرم کوکائین مصرف می کرد. او می گوید: «این راک اند رول نبود. “واقعاً غم انگیز بود.” امروز، او هوشیار است، “اما من بهبود نیافته ام.” “سر من لعنتی است.”
عودهای ویلیس زمانی اتفاق می افتد که او در جاده است. چیزی که واقعا او را می ترساند این است که چقدر سبک زندگی را دوست دارد. کمتر در مورد محیط توانمند آن، که به نظر حذف شده است، گفته می شود. وقتی سیمپسون برای خوردن یک فنجان به آنجا میآید، شبی که ویلیس به سختی به یاد میآورد، وقتی که «30 یا 40» B52 نوشیدند و سیمپسون در چمدان ویلیس استفراغ کرد، میخندند. ویلیس به یاد می آورد: «من آن را به فرودگاه کشاندم و از پایین بیرون زدم. سیمپسون میگوید که نمیدانست اوضاع چقدر بد است. ویلیس شانه بالا می اندازد: «ما بچه بودیم. لحظه ای ایده آل برای مطرح کردن شکست صنعت موسیقی، بارها و بارها برای انجام وظیفه مراقبتی خود بود. اما نه.
در عوض، ویلیس به دوران کودکی “به هم ریخته” خود باز می گردد که بیشتر آنها را به خاطر نمی آورد. او به مولسی در ساری، جایی که بزرگ شد، می رود تا با برادرش دارن ملاقات کند. والدین آنها در سه سالگی و دارن پنج ساله از هم جدا شدند. ناپدری که همه چیز با او “گرم شد” به صحنه آمد. بیشتر، ویلیس می خواست جای دیگری باشد – موسیقی فرار او بود. بعداً خراب می شود – به مشاوری در Tavistock می گوید که “کمی ربات شده است”. او حتی در کودکی به دنبال فراموشی بود. به عنوان موضوعی برای بقا شروع شد. برگشت روی نیمکتی در مزرعه که در آن علف هرز میکشید، مشروب مینوشید و یک بار از درخت افتاد، هدر رفت (این را هم به خاطر نمیآورد)، او و دارن برای اولین بار در مورد دوران کودکیشان صحبت میکنند، و اینکه چگونه دارن وقتی 13 ساله بود رفت تا با پدرشان زندگی کند. او میگوید: «همیشه به خاطر اینکه تو را آنجا گذاشتم، احساس گناه میکردم. ویلیس پاسخ می دهد: «من همیشه به خاطر همراهی نکردن با تو احساس گناه می کردم.
او به اولین مرکز توانبخشی که در بورنموث حضور داشت، بازگشت. سه روز پس از رفتن او، او و اما ازدواج کردند و او با هوشیاری عروسی را پشت سر گذاشت. این دو نفر در پروژه ای در گلاسکو برای حمایت از خانواده های معتادان شرکت می کنند. این اولین باری است که اما به دنبال کمک میرود، و اگرچه داستانهایی که در یک جلسه گروهی بازگو میشوند، دلخراش هستند، اما ناتوانی او در بیان آنچه از سر گذرانده است به همان اندازه تکاندهنده است. او می گوید: «من نمی دانستم که چنین گروه هایی وجود دارند.
ویلیس همچنان از بازگشت دوباره وحشت دارد، بنابراین به نظر می رسد مناسب است – و بله، نگران کننده است – که مستند به پایان می رسد در حالی که او برای بازگشت به یک تور دیدار مجدد Busted آماده می شود. مدیر او برای گرفتن تور سوار گروه تماس می گیرد. برای سیمپسون، ترد است، چهار بطری شراب قرمز، دو بطری شراب سفید و آل بی رنگ، که رک و پوست کنده باعث شد من هم نگران او باشم. برای بورن، ام بونگو و Dairy Milk Marvelous Creations هستند. و برای ویلیس، پودر پروتئین، روغن MCT، آجیل و انواع توت ها. اما هم ترسیده است. اما او در مورد آنچه که آنها با آن دست به گریبان هستند نیز روشن است: او در مورد اعتیاد ویلیس می گوید: “این بخشی از شخصیت اوست.” “و او کسی است که من دوستش دارم.”
پس از ارتقاء خبرنامه
-
Matt Willis: Fighting Addiction از BBC One پخش شد و در iPlayer BBC در دسترس است.