آ در ابتدای این نمایشگاه یک جفت سر حجاری شده به یکدیگر خیره می شوند: ایرانی باستانی با ریش مربع و حلقه های تنگ رو به آپولو خدای یونانی. در اینجا قطبی است که تاریخ جهانی را تعریف کرده است. یونانیان معتقد بودند که مبارزه بین دولت شهرهای یونان و امپراتوری هخامنشی نبردی است برای تعیین اینکه چه کسانی هستند: غربی، نه شرقی، خودمختار، و دموکراتیک در مورد آتن، برخلاف بازیچه های ایرانی. مستبدان
اما حدس بزنید – واقعیت پیچیده تر بود. پرتره ایرانی و Chatsworth Apollo، همانطور که شناخته شده است، تفاوت چندانی با هم ندارند. هر دو متعلق به قرن پنجم قبل از میلاد قبرس هستند و با پناهگاه هایی مرتبط هستند که در آن آپولو و خدای ایرانی رشف به طور مشترک پرستش می شدند.
یکی از چیزهایی که این نمایشگاه در گالری فشرده بزرگ کورت BM برای آن به نمایش گذاشته است، وضوح است. این کتاب 500 سال از تاریخ ایران و یونان را در بر می گیرد، اما به جای حماسه ای حماسی و طاقت فرسا، بیشتر شبیه یک مقدمه کوتاه است که بر موضوع تجمل متمرکز شده است. این یک کلمه کلیدی در متون تاریخی و سیاسی کلاسیک است، نقصی که باعث فساد و نابودی جوامع مرتبط با شرق و قدرت ایران می شود. برای نشان دادن آن، گالری با پارچههای سفید و ستونهای مصنوعی مانند یک رستوران یونانی که بهخوبی کار میکند، یا شاید مغازهای که عتیقههای قدیمی میفروشد، پوشانده شده است.

سه بخش وجود دارد: نوعی تز، آنتی تز و سنتز. ابتدا، طعم امپراتوری ایران را میچشیم، از جمله نقش برجستهای از داریوش اول که آنوبیس را به سبک مصری پرستش میکند. سپس می بینیم که چگونه آتن کلاسیک با تأثیر هنری ایرانی دست و پنجه نرم می کرد، حتی در حالی که امپراتوری شکست خورده را به سخره می گرفت. سرانجام، زمانی که اسکندر مقدونی ایران را تسخیر میکند، این دو فرهنگ با هم ادغام میشوند و در عین حال راههای آن را میپذیرند.
جنگهایی که مورخان باستان بسیار از آنها ساختهاند به نمایشگرهای کوچک متصل میشوند – کلاه ایمنی هوپلیت، صداهای درگیری سلاحها، این سهم شماست. تعجب آورتر است که چنین کوتاهی به «هرودوتوس» مورخ یونانی داده شده است. اصرار بر نسخه یونانی نام او زمانی که او قرن ها به عنوان هرودوت مشهور است، عجیب است. و عجیب به حاشیه راندن پدر تاریخ: هرودوت فقط از حمله ایران به یونان و شکست آن صحبت نکرد، بلکه فرهنگ های بسیاری از جهان شناخته شده یونانی ها را نیز بررسی کرد، شاید حتی برای تحقیق و شنیدن از بابل بازدید کرد.
هرودوت تاریخ را زنده می کند که این نمایش از انجام آن امتناع می ورزد. با رد همه چیزهای هرودوتی، در عوض بر تاریخچه جام ها تمرکز می کند. در قلب هر بخش فنجان های نوشیدنی عظیم و مجلل وجود دارد که به نام ریتون شناخته می شوند. این ظروف ضیافت ایرانی به شکل شاخ، ساخته شده از طلا یا نقره، گاو نر، گریفین و پرتره انسان را نشان میدهند. آنها باید نوشیدنی فوق العاده ای بوده اند. اما نگاه کردن به آنها چندان متحرک نیست.
در آتن کلاسیک، پر از خودآگاهی دموکراتیک گستاخ پس از ربودن ارتش قدرتمند هخامنشی، نوشیدن از شاخ طلایی پیازی مبتذل و خودنمایی تلقی می شد. بنابراین ریتون ها از خاک رس ساخته شدند. نمایش فنجان های نوشیدنی متعلق به قرن پنجم آتن نشان می دهد که چگونه سرامیک کاران و نقاشان ریتون مجلل ایرانی را به سفال هایی به شکل سر قوچ و خوک با رنگ های قرمز، سفید و سیاه تبدیل کردند.

مطمئناً همه اینها این دیدگاه سنتی را تأیید می کند که فرهنگ یونانی و ایرانی متضاد یکدیگر بودند. آتن در قرن پنجم قبل از میلاد به قدری ثروتمند بود که میتوانست مجسمه عاج غولپیکر آتنا را که با طلا پوشانده شده بود، در معبد جدید پارتنون، که پس از غارت آکروپولیس توسط ایرانیها بازسازی شده بود، بسازد. با این حال، سبک کلاسیکی که در این زمان متبلور شد، ساده و سخت بود و شکوه ایرانی را رد می کرد. بخشی از خط دیواری پارتنون در این نمایشگاه، زنان جوان آتنی را به تصویر میکشد که اشیای ایرانی را به عنوان ادای احترام در صفوف پاناتنایک حمل میکنند: اما از نظر هنری، این شاهکار چیزی مدیون ایران نیست.
این نمایش در واقع نمی تواند چیزی شبیه به تأثیر فارسی آنقدر که می خواهد نشان دهد. ایرانیها در عوض بهعنوان ورقههای اعتماد به نفس آتنیها ظاهر میشوند: یک فنجان نوشیدنی به شکل کاریکاتوری از یک «فارسی» شکستخورده شکل میگیرد. با این حال، وقتی اسکندر مقدونی روی صحنه می آید، همه چیز در زندگی شعله ور می شود. اسکندر که در سال 356 قبل از میلاد در مقدونیه متولد شد، ایران را شکست داد، پایتخت بزرگ آن، پرسپولیس را به آتش کشید و یک امپراتوری یونانی جدید از مصر تا افغانستان ایجاد کرد. اکنون فرهنگ ها واقعاً با هم ترکیب شده اند. یک مجسمه مصری متعلق به قرن چهارم قبل از میلاد کاملاً فرعونی به نظر می رسد اما تصویری از یکی از فرمانروایان یونانی است که کلئوپاترا از نسل او است.
پس از ارتقاء خبرنامه
این دوره هلنیستی به عنوان یک دیگ ذوب فرهنگی جذاب و اغواکننده ظاهر می شود. در قلب لذتهای هلنیستی، فنجانها و بشقابهای طلایی از گنجینه Panagyurishte، اشیاء نفیس تراکایی که توسط موزه ملی تاریخ بلغارستان قرض داده شده است، قرار دارد. آنها مضامین یونانی و ایرانی را در یک زیباییشناسی رایگان برای همه ترکیب میکنند. شاخ آشامیدنی دارای فریز کلاسیک، خدایان برهنه و نیمه خدایان روی فنجانهایی با صورت گاو نر است که همه آنها طلایی درخشان است. جامی به شکل آمفورای یونانی دارای دو قنطورس است که به صورت دسته روی آن می رقصند.
این تاریخ مستی است که در آن کلاسیک گرایی سخت به شکوه و جلال «شرقی» تبدیل می شود. سرانجام، پیشنویسی از شور و شوق مست کننده را دریافت میکنیم.