Eحتی قبل از بحران انرژی، چراغهای هشدار آماری نشاندهنده بازگشت به سطح فقری بود که زمانی فکر میکردیم به تاریخ سپرده شده است: در دهه 2010، تشخیص سوء تغذیه در بیمارستانها و تعداد رسمی افراد بدخواب هر دو دو برابر شد، در حالی که تعداد غذاها افزایش یافت. بانک ها سر به فلک کشیده
به گفته متیو دزموند – جامعهشناس آمریکایی که به پارک تریلر میلواکی نقل مکان کرد تا از نزدیک شاهد محرومیت باشد – «فقر یک خط نیست» بلکه «گرهی محکم از بیماریهای اجتماعی» است، «انباشته شدن بیامان» از مشکلات. این به وضوح در داستانهایی که در سراسر بریتانیا توسط خبرنگارانی که من با آنها کار میکردم برای روشن کردن علل بحران فقر و راهحلهای احتمالی فاش شده است، آشکار میشود. داستانهایی مانند داستان ساندرا، زنی معلول باکینگهامشایر که نداشتن تخت مناسب، آسم او را تشدید کرد تا جایی که قلبش برای مدت کوتاهی از کار افتاد. یا از لیندزی – 600 مایلی شمال در Orkneys – که در زیر ورقه های مرطوب با احساس تراکم نه تنها سرد، بلکه “دیوانه” قرار دارد. یا سوفی در منچستر، لوری در بلکپول و ایوون در تاتنهام، شمال لندن، که بی میلی به گفتن خانواده و دوستان در مورد گرسنگی که با آن روبرو هستند، آنها را از افرادی که می توانند در روزهای سخت حمایت کنند، دور می کند. یا در واقع، داستان های روزهای خالی فرانسیس در گلاسکو، که او را به دنبال آرامش در نوشیدنی سوق داد، که به نوبه خود او را با پول بسیار کمی برای غذای مناسب، مقدار بسیار کم آهن در بدنش، و در نتیجه خون بسیار کمی قرمز سالم باقی گذاشت. سلول ها.
هر محرومیتی به شکل دیگری در می آید که فقر را پیچیده می کند پدیده. در عین حال، بسیار ساده است مسئله: خیلی ها در بریتانیا پول کافی ندارند. همه مشکلات ذکر شده در پاراگراف قبلی با منابع اضافی ناپدید نمی شوند، اما بسیاری از آنها ناپدید می شوند. همه آرام می شد.
ما می دانیم که می توان آن را انجام داد، زیرا ما آن را در طول همه گیری انجام دادیم – با نتایج قابل توجه. به لطف مداخلات اضطراری، بالاتر از همه افزایش موقت 20 پوندی در هفته در اعتبار جهانی، فقر در واقع کاهش یافت. تظاهرات شدید مانند خواب خشن نیز همینطور بود. اما امداد اضطراری یک چیز است. در مورد پاسخ بادوام چطور؟ در اینجا نیز تجربه مثبتی داریم که به اصطلاح «قفل سه گانه بازنشستگی» نامیده می شود.
از دوره الیزابت با قوانین ضعیفش تا خانههای فقیرنشین دوران ویکتوریا، و تا دوران چارلز بوث و سیبوهم راونتری، فقر بهطور عمده مشکل سالمندی بود. دیگر نه. امروز به طور تصادفی یک فرد مسن را انتخاب کنید و آنها می شوند کمتر به احتمال زیاد در مقایسه با کسی که از کل جمعیت برداشته شده است، زیر خط نان زندگی می کند. چرا؟ به دلیل یک شبکه ایمنی مناسب. در سال مالی 2022-23، حداقل درآمد هفتگی تضمین شده برای یک مستمری بگیر مجرد 185.15 پوند بود، سه برابر 61.05 پوندی در هفته که انتظار می رفت جوان بیکار در هفته از آن خارج شود.
چطور این تفاوت اینقدر زیاد شد؟ در اواخر قرن جدید، نیروی کار این کف تضمینی را برای بازنشستگان فقیرتر افزایش داد، سپس آن را به درآمد مرتبط کرد. چند سال بعد، حقوق بازنشستگی پایه (تقریباً جهانی) نیز به درآمدها متصل شد، قبل از اینکه ائتلاف چرخش “قفل سه گانه” را اضافه کند، به این معنی که همیشه افزایش می یابد تا با درآمد، قیمت ها یا 2.5٪ همگام شود – هر کدام بالاترین بود.
در مقابل، به لطف یک سری فشارهای ریاضتی و توقف، حمایت اساسی از افراد بیکار اجازه داده شده است که در هشت سال از 10 سال گذشته از قیمت ها عقب بماند و در واقع از دهه 1970 از دستمزدها عقب بماند. هر تفاوت سالانه کوچک است، اما اثر تجمعی آن بسیار زیاد است. در حالی که در بریتانیای پس از جنگ، ارزش شبکه ایمنی پایه مزایای بین یک چهارم تا یک سوم دستمزد معمولی هفتگی کاهش یافت. از اوایل دهه 1980 از حدود 25 درصد به 13 درصد سقوط کرده است. سالها پیش، من دههها دادهها را تجزیه و تحلیل کردم و ثابت کردم که نیمی از افزایش نابرابری بزرگ در دهه 1980 به دلیل افزایش تعدیلهای سالانه متوسط برای مزایا و آستانههای مالیاتی بوده است.
یک «قفل سه گانه در برابر فقر» می تواند، به صورت تدریجی، اما بدون پشیمانی، اثر معکوس به همان اندازه عمیق داشته باشد. دولت دستان خود را با متعهد شدن به افزایش سالانه، مهمتر از همه در کمکهای اصلی اعتبار جهانی، میبندد، بنابراین تنها با قانونگذاری جدید میتوان جلوی آن را گرفت – سردرد سیاسی که وزرا را متوقف میکرد. دو معیار اول قفل – قیمت و درآمد – آشنا هستند. اما در حالی که لیز تراس با مزایای مرتبط با دستمزدهای عقب افتاده بازی می کرد، اکنون بالاترین آن دو به طور خودکار غالب می شود. با توجه به اینکه مزایا تاکنون کاهش یافته است، و با پرداخت اغلب راکد، عنصر سومی برای تضمین پیشرفت مناسب مورد نیاز است. بهجای افزایش حداقل 2.5 درصدی قفل بازنشستگی، که فقط زمانی شروع میشود که تورم پایین باشد، من یک قانون 1 درصد اضافی را پیشنهاد میکنم – به طوری که مزایا با «بهترین قیمتها و دستمزدها» به اضافه یک درصد دیگر افزایش مییابد. حداقل تا زمانی که مزایای اولیه به نرخ جایگزینی دستمزد نیمه قابل تحمل 20 تا 25 درصد برگردد که ممکن است یک دهه طول بکشد. پس از آن، یک قفل دوتایی ممکن است کافی باشد.
اما آیا استارمر «پول سالم» را «کیر» مقرون به صرفه ارزیابی میکند؟ سه دلیل برای او وجود دارد. اولاً، در هر سال، این صورتحساب متوسط است – شاید 1 تا 2 میلیارد پوند اضافی در صورتحساب 100 میلیارد پوندی مزایای سن کار، تقریباً مشابه اصلاحات حق تمبر تراس، که ریشی سوناک به این نتیجه رسید که ارزش آن را ندارد که معکوس شود. دوم، اگرچه هزینه به طور پیوسته افزایش خواهد یافت، اگر استارمر بتواند بالاترین رشد را در G7 تضمین کند – چیزی که قبلاً شهرت خود را در آن به خطر انداخته است – درآمد به آن سرازیر خواهد شد. در واقع، وقتی این کار را نمیکنند و فقر افزایش مییابد، سلامتی ناخوشایند، شکنندگی روانی و جرم و جنایت همگی به کیف پول عمومی ضربه میزنند.
در نهایت، به گفته هارولد ویلسون، رهبری که بیش از هر انتخابات دیگری پیروز شد، حزب کارگر “یک جنگ صلیبی اخلاقی است یا چیزی نیست”. یک قفل ضد فقر از تحمیل صورتحساب ناگهانی استارمر اول ایمنی جلوگیری میکند، اما همچنین به او اجازه میدهد نشان دهد که حرکت به سوی تکامل بر انقلاب به معنای دست کشیدن از تغییر معنادار نیست.
تام کلارک یک عضو بنیاد جوزف راونتری و سردبیر شکست: رفع بحران فقر بریتانیا (بیتبک).
پس از ارتقاء خبرنامه
بیشتر خواندن
فاصله اجتماعی بین ما اثر دارن مک گاروی (انتشارات Ebury، 20 پوند)
فقر، توسط آمریکا نوشته متیو دزموند (پنگوئن، 25 پوند)
The Forgotten Girls: An American Story اثر مونیکا پاتس (آلن لین، 20 پوند)