تیاو رئیس قرن هفدهمی کالج سنت آلبان در وایادولید، اسپانیا، باید چشمانش را به اندازه کتابی که باید برای کتابخانه مرور می کرد، گرد کرده باشد. حوزه علمیه یسوعی که به کالج انگلیسی معروف است، زیرا مبلغانی متعهد به تبدیل انگلستان به کاتولیک تولید می کرد، یک جلد 900 صفحه ای از نمایشنامه های شکسپیر دریافت کرده بود.
ویلیام سانکی بند خود را آماده کرد و کار طولانی سانسور مطالب غیر خدایی، ضد کاتولیک و غیره نامناسب را آغاز کرد. “احمق های روز مقدس” – یک جفت در طوفان که به نظر می رسید تقویم مسیحی را به چالش می کشد – رخ داد. همانطور که مارگارت در آستانه عروسی خود به هیرو می گوید: «به زودی به وزن یک مرد سنگین تر می شود» – کثیفی – که با جوهر سنگین ناخوانا شده است. نمایشنامه ای در مورد یک راهب وانمود و یک راهبه تازه کار: در واقع، در Measure for Measure سانکی شکست را پذیرفت، قلم خود را زمین گذاشت و تیغهای تیز برداشت تا تمام صفحات نمایشنامه را قطع کند.
با این حال، آنچه در این مورد قابل توجه است، سانسور نیست. این است که این نمایشهای شاد سکولار، بهویژه ضد کاتولیک، در وهله اول حتی برای گنجاندن در این نهاد مذهبی در نظر گرفته شد. ویرایشهای سانکی کمتر در مورد سانسور بود و بیشتر در مورد اصلاح متن برای پخش شدن آن بود. او امکان خواندن شکسپیر (به جز Measure for Measure) را برای حوزویان فراهم کرد.
این سانسور ممکن است در واقع به جای محدود کردن آن، گردش کتابها را فعال کند، اما این الگویی است که بارها و بارها شاهد آن هستیم. واتیکان بهعنوان ضمیمهای به فهرست معروفتر کتابهای ممنوعه، فهرستی از بخشهایی را منتشر کرد که میتوان آنها را از کتابهای توهینآمیز جدا کرد تا قابل قبول باشد. البته این کتاب معادل تلاش باربارا استرایسند برای محدود کردن پخش آنلاین تصاویر خانه ساحلی خود در مالیبو شد: حرکتی که ناخواسته توجه را به همان چیزهایی جلب کرد که قصد داشت آن را سرکوب کند. کتابدار پروتستان، توماس بارلو، با اشاره به آنچه که خودش می خواست بخواند، با خوشحالی نوشت که کلیسای کاتولیک کار او را برای او انجام داده است. به طور مشابه در دهه 1960 اوکلاهاما، زمانی که گروه صلیبی اخلاقی Mothers United for Decency یک «اسماتموبیل» پر از کتابهای اعتراضآمیز راهاندازی کرد، مطمئناً برخی از مردم محلی از آن بهعنوان فهرست خواستههای دستی استفاده کردند؟
بهترین راه فروش، تهدید سانسور است. توجه را به کتاب هایی جلب می کند که در غیر این صورت ممکن بود زیر رادار رفته باشند. وندی دانیگر، هند شناس آکادمیک، مشاهده کرد که شکایت علیه کتاب او به نام هندوها: تاریخ جایگزین، تأثیری بر این داشت که آن را به یک کتاب پرفروش غیرمنتظره تبدیل کرد. ناشران، پنگوئن، ابتدا از او در برابر اتهامات توهین به جنبش ملی هندوستان و پانتئون خدایان و الهه های هندو دفاع کردند، اما پس از آن موافقت کردند که انتشار و نسخه های اصلی را متوقف کنند. هیچ موردی پیدا نشد، زیرا آنها تمام شده بودند. احتمالاً تعداد نسبتاً کمی از خوانندگان در سال 1961 به دنبال یک نسخه ارزان از عاشق لیدی چاترلی بودند، اما این آزمایش بازار مشتاقی را ایجاد کرد. اگر دادستانها میخواستند دسترسی به رمان صریح دیاچ لارنس را محدود کنند، شاید بهتر بود که در مورد آن سکوت کنند.
پس از ارتقاء خبرنامه
ما معمولاً معتقدیم وقتی کتابها سانسور میشوند، محو میشوند یا از دید خارج میشوند. اما اغلب آنها برای افزایش فروش ویرایش می شوند. ری بردبری، نویسنده فارنهایت 451، رمانی دیستوپیک درباره کتاب سوزی، وقتی متوجه شد که ناشران آمریکایی او آن را سانسور کرده اند تا آن را در کلاس های درس آمریکایی قابل قبول تر کنند، شوکه شد. هفتاد و پنج مورد از «لعنت» و «جهنم» حذف شد تا کتاب در بازار پرسود آموزش و پرورش مستقر شود. بردبری با اکراه پذیرفت.
سانسور برای اجازه دادن به مطالب برای پخش بین خوانندگان جوان تر امری عادی است. خشم در مورد به روز رسانی داستان های رولد دال در اوایل سال جاری نشان داد که این یک پدیده مدرن تاسف بار است، اما این الگو مدت ها قبل تنظیم شده بود. رمان «کچر در چاودار»، رمان بلوغ جی. این زبان شکایتی همیشگی بود، همانطور که یکی از خوانندگان، که توسط سازمان ملی ادبیات آبرومند ابهام شده بود، برشمرد: «237 الهه، 58 حرامزاده، 31 کریساک و 1 گوز». نسخههای کمی ویرایششده رمان برای به حداقل رساندن اضطرابهای کلاسی تولید شد. این نسخه های سانسور شده تیراژ بیشتر و نه کمتر از نسخه های قبلی خود داشتند.
سانسور معاصر نیز بر کلاس درس و ادبیات داستانی بزرگسالان جوان تثبیت شده است، اما اکنون خوانندگان خشمگین در شمارش توهینها (حتی گاهی اوقات حتی متونی را که آنقدر توهینآمیز میدانند، نمیخوانند) مشکلی ندارند. رژیمهای سانسور قبلی سعی در سازش بین کتاب و خوانندگان حساستر آن داشتند. اینها اکنون رد شده اند. سانسور امروز مربوط به برداشت، عمده فروشی، مجلداتی است که مشکل ساز تلقی می شوند.
رمان الکس جینو درباره یک دختر ترنس، ملیسا، که قبلاً با نام جورج منتشر شده بود، برای چندین سال در صدر فهرست ممنوع ترین کتاب های انجمن کتابخانه آمریکا قرار داشت، اما باز هم، اقدام سرکوب کتاب توجه بیشتری را به آن جلب کرد. هنگامی که انجمن خانواده آمریکا یک کمپین نامه نویسی به ناشران را تشویق کرد تا کتاب را پس بگیرند، جینو یک کمپین سرمایه گذاری جمعی برای ارائه نسخه هایی به مناطق مدرسه در کانزاس ترتیب داد. ظرف یک ساعت به هدف جذب سرمایه خود رسید. در دسترس بودن رایگان نسخههای دیجیتالی کتابهای ممنوعه، که توسط کتابخانههای بزرگ از جمله کتابخانه عمومی نیویورک پشتیبانی میشود، همچنین مانع از تلاشها برای محدود کردن انتشار آنها شده است. باز هم، به نظر میرسد که نتیجه انحرافی سانسور افزایش آگاهی و دسترسی به کتابهای چالشبرانگیز است – یا حداقل بیایید امیدوار باشیم.
اما اسمیت نویسنده جادوی قابل حمل: تاریخچه کتابها و خوانندگان آنها (پنگوئن، 10.99 پوند) است که اکنون در جلد شومیز موجود است. برای حمایت از Guardian و Observer یک نسخه از آن را در guardianbookshop.com سفارش دهید. هزینه های تحویل ممکن است اعمال شود.
بیشتر خواندن
سوزاندن کتابها: تاریخچه دانش تحت حمله توسط ریچارد اوندن (جان موری، 20 پوند)
ملیسا اثر الکس جینو (Scholastic، 6.99 پوند)
خلوص در چاپ: سانسور کتاب در آمریکا از عصر طلایی تا عصر کامپیوتر اثر پل اس بویر (دانشگاه ویسکانسین، 20.50 پوند)