نیوزلند از دیرباز به دلیل نسبت بالای گوسفند به مردم شناخته شده است. اما واقعاً آنچه در فهرستهای مختلف سرانه به چشم میخورد این است که چقدر عاشق رانندگی هستیم.
مقایسههای دقیق توسط کشورهای کوچک دشوار و مبهم است، اما ما قطعا یکی از بالاترین نرخهای مالکیت خودرو در جهان را داریم، با چیزی حدود 9 خودرو برای هر 10 نفر، و هر خودرو بیش از 8000 کیلومتر در سال رانده است. با توجه به اینکه یک پنجم جمعیت را کودکان تشکیل میدهند، این نرخ بسیار بالایی از مالکیت خودرو است – و چالشی کلیدی برای اهداف خالص صفر کشور است.
کاهش انتشار گازهای گلخانه ای ناشی از حمل و نقل کاملا ضروری خواهد بود اگر نیوزلند قصد دارد تا سال 2030 به هدف خود یعنی نصف کردن تمام آلاینده ها برسد. انتشار گازهای گلخانه ای کشاورزی از نظر سیاسی به طور جدی غیرممکن است.
روی کاغذ این نباید آنقدرها هم سخت باشد. با وجود برق پاک فراوان از مجموعه ای از سدهای آبی، وسایل نقلیه الکتریکی باید در اینجا حس شگفت انگیزی داشته باشند، با رانندگانی که می توانند در پول و سیاره به طور همزمان صرفه جویی کنند. فقط به نروژ نگاه کنید – کشوری با اندازه و تراکم جمعیت مشابه با شبکه برق بسیار تمیز خود – جایی که 80٪ از خودروهای فروخته شده در سال گذشته خودروهای الکتریکی بودند و 20٪ از کل ناوگان آن اکنون تمیز است.
در عوض، خودروهای بنزینی و دیزلی به راحتی از خودروهای برقی که تنها 1 درصد از کل ناوگان را تشکیل می دهند، پیشی می گیرند. چرا اینقدر کند؟ چون در سمت چپ رانندگی می کنیم.
خوب، این یک مقدار ناچیز است. اما این یک مانع بزرگ برای برق رسانی است.
صنعت خودرو نیوزیلند به عنوان یک بازار نسبتاً کوچک در پایین ترین سطح جهان و بدون تولید خودرو داخلی، بر اساس هوا و هوس بازیگران بزرگتر زنده می ماند. این امر به ویژه در مورد خودروهای دست دوم، سوم و چهارم بسیار صادق است – میانگین خودرو در سال 2018 14.1 سال سن داشت، در مقایسه با 8.6 در بریتانیا. هیچ ننگ اجتماعی واقعی برای داشتن یک ماشین قدیمی و بسیاری از راههای دیگر برای نشان دادن ثروت وجود ندارد. بنابراین، بسیاری از خانوادههای طبقه متوسط به جای خرید وسایل نقلیه جدید، خودروهایی را انتخاب میکنند که به عنوان «نیوزیلند جدید» شناخته میشود – خودروهایی که به تازگی به کشور وارد شدهاند اما چند سالی است که در خارج از کشور خریداری شدهاند.
این خودروها عمدتاً از ژاپن می آیند. ژاپن بازار خودروهای داخلی بزرگی برای خودروهای فرمان راست دارد (یعنی چرخ در سمت راست است، اما شما در سمت چپ رانندگی می کنید). آنها اغلب مشتاق صادرات خودروهای قدیمی به دلیل قوانین سختگیرانه و در حال تغییر هستند. خودروهای آنها در اینجا به دلیل قابلیت اطمینان و ارزش خود ارزشمند هستند، معمولاً در وضعیت خوبی به دست میآیند تا حدود یک دهه دیگر بدون مشکلات جدی کار کنند.
این موضوع چندان مشکل ساز نخواهد بود، به جز این واقعیت که صنعت خودروسازی ژاپن به شدت با خودروهای برقی مواجه شده است. بزرگترین خودروساز ژاپنی، تویوتا، روی خودروهای هیبریدی شرطبندی کرد و به تازگی فروش یک خودروی تمام الکتریکی را در سال گذشته آغاز کرد که مشمول مشکلات شرمآور زنجیره تامین و حتی فراخوان جهانی شد. میتسوبیشی اخیراً به تیتر اخبار تبدیل شد و سعی داشت مردم را متقاعد کند که موتورهای احتراق داخلی در بسیاری از کشورها در واقع تمیزتر از خودروهای الکتریکی هستند. (تقریباً در همه جا اینطور نیست.)
میتوانید ببینید که در بازار داخلی خود چقدر بد است: فقط 2٪ از کل فروش خودروهای جدید در ژاپن در سال گذشته کاملاً الکتریکی بوده است، تقریباً 10 برابر کمتر از نرخ اروپا و چین، جایی که خودروهای الکتریکی ارزانتر در حال انفجار هستند. محبوبیت اما متأسفانه برای نیوزلند، مردم چین و اروپا در سمت راست رانندگی می کنند. اگر در حال حاضر فقط 2 درصد از خودروهای جدید در ژاپن برقی هستند، این تعداد آنقدر نیست که بتوانیم پنج سال بعد به ما بفروشیم، در حالی که قرار است آلاینده های حمل و نقل خود را به شدت کاهش دهیم.
اما رانندگی با خودروهای مختلف تنها گزینه نیوزلند نیست. حمل و نقل عمومی یا فعال حتی برای محیط زیست بهتر است. و علیرغم تصور ناهموار ما از خود شبانی، اکثر کیوی ها در یک شهر زندگی می کنند و یک سوم در اوکلند زندگی می کنند، جایی که لذت رانندگی به شدت توسط ترافیک وحشتناک کاهش می یابد. با این حال، حملونقل عمومی در مراکز اصلی بدتر میشود، زیرا کمبود راننده اتوبوس باعث لغو هزاران نفر در هفته میشود. سرمایهگذاری در سایر وسایل حملونقل عمومی گرفتار تاخیرها و درگیریهای سیاسی است – من 30 ساله هستم و فکر میکنم اگر قبل از بازنشستگی سوار بر برخی از راهآهنهای سبک در نیوزیلند شوم، خوش شانس خواهم بود.
نوعی توافق سیاسی می تواند در اینجا کمک زیادی کند. دو حزب اصلی ما به یکی در مورد تراکم مسکن دست یافتند که به نظر میرسد در سالهای آتی مقرون به صرفه بودن را به شدت افزایش دهد، زیرا بخشهای دولتی و خصوصی اکنون میتوانند بر تداوم سیاستها تکیه کنند. توافق جدید در زمینه سرمایه گذاری حمل و نقل بسیار بعید به نظر می رسد. اما احتمالاً راحت تر از تصمیم به رانندگی در سمت راست خواهد بود.